بهترین فیلم‌نامه‌های نوشته شده توسط یک رمان نویس

اگر رمان نویسی را به مثابه ساختن یک ساختمان از دل اسباب بازی ها بدانیم، پس در قیاس با آن نوشتن یک فیلم‌نامه مشابه با ساختن یک عمارت واقعی است.

نوشتن یک فیلم‌نامه با هر گونه نوشتن دیگری متفاوت است و علت این تفاوت «اجرا کردن» آن می‌باشد؛ کلماتی که به روی صفحه یک فیلم‌نامه نوشته می‌شوند توسط هیچ‌کس به جز خدمه و بازیگران فیلم خوانده نخواهند شد. این تفاوت به خوبی نشان می‌دهد که چرا تعاملات و کراس‌اورها بین رمان‌نویسان و فیلم‌نامه نویس‌ها تا این اندازه کم است و زمانی هم که رخ می‌دهد چرا تضمینی بر موفقیت آن نیست.

در اینجا نگاهی خواهیم داشت به بهترین فیلمنامه‌هایی که توسط یک رمان‌نویس نوشته شده‌اند.

15. Gone with the Wind

فیلم

اف. اسکات. فیتزجرالد، نویسنده بزرگ آمریکایی، یک دهه پس از به موفقیت رسیدن با رمان «گتسبی بزرگ» به عنوان یک فیلم‌نامه نویس به هالیوود روی آورد؛ گفتنی است که در دهه 1930 میلادی، خیلی از نویسندگان چنین کاری می‌کردند تا درآمد بهتری داشته باشند. با وجود ساعت‌ها و هفته‌ها درگیر شدن با فیلم‌نامه‌های دست نوشته، خلاصه‌ها و ادبیات سینمایی، او هرگز یک فیلم‌نامه نویس موفق نبود!

بیلی ویلدر درباره عملکرد فیتزجرالد چنین می‌گوید: «او یک مجسمه ساز بزرگ بود که برای شغل لوله کشی استخدام شده بود! خیلی ساده بگویم، او نمی‌دانست که چگونه لوله‌ها را بهم وصل کند تا آب جریان پیدا کند».

پس از اینکه فیتزجرالد در نوشتن فیلم‌نامه‌های اورجینال موفق نبود، او به کار بازنویسی در هالیوود روی آورد و در حدود یک هفته، نسخه‌ای از بر باد رفته را برای ساخت فیلم سینمایی نوشت. او حتی قصد داشت که قطعه‌ای کلیدی از رمان (سقط جنین اسکارلت) را از داستان حذف کند که توسط مارگارت میچل نویسنده اصلی رمان بازداشته شد. فیتزجرالد هالیوود را پس از دو سال و نیم تلاش‌های ناموفق ترک کرد و تلاشش برای کار بر روی فیلمنامه‌ی Gone with the Wind به حساب آورده نشد و بی‌اعتبار ماند.

14. The Canyons

فیلم

برت ایستون الیس، نویسنده‌ایست که با رمان‌هایش طبایع متفاوتی را مجذوب خود کرده است؛ رمان نویس کتاب‌هایی چون The Rules of Attraction و American Psycho، قلمی منحصر به فرد دارد؛ او رک و بی‌پرده می‌نویسد، کتاب‌هایش پر از صحنه‌های خشونت آمیز و برهنگی هستند و شخصیت‌های اصلی او بدون داشتن ذره‌ای احساس گناه دست به کارهای شنیع و ناهنجار می‌زنند؛ تمام این‌ها علت‌هایی هستند که ایستون الیس را برای کتاب‌خوانی دورهمی با خانواده نامناسب می‌کنند. این ویژگی‌ها به فیلمنامه‌های او هم سرایت کرد و نهایتاً از The Canyons فیلمی بدنام و ناپسند ساخت!

منتقدان به دیالوگ‌های ماشینی و بازیگریِ نه چندان خوب لیندزی لوهان و جیمز دین تاختند. اکثریت بینندگان هم دیدی کاملاً منفی به آن داشتند. با این وجود ایستون الیس خودش معتقد بود که درخواست ویدیویی بالایی برای فیلم وجود داشت و The Canyons را تبدیل به فیلمی سودده کرد. در فصل جوایز هم تنها جایی که این فیلم توجهاتی به خود جلب کرد در Golden Raspberry Awards بود.

13. Fantastic Beasts and Where to Find Them

فیلم

دیگر همه جی. کی. رولینگ را به عنوان موفق‌ترین نویسنده ادبیات نوجوان می‌شناسند و می‌دانند که او پردرآمدترین نویسنده جهان است. او پس از نوشتن هفت رمان هری پاتر و هشت فیلمنامه اقتباسی از آن‌ها، مجموعه کارهایش را با نوشتن Fantastic Beasts and Where to Find Them کامل‌تر کرد؛ این فیلم‌نامه در واقع یک اسپین‌آف از دنیای هری‌ پاتر بود.

اسم فیلم بر اساس یک کتاب راهنما است که هری و دوستان جادوگرش به عنوان یک اطلس برای مکان یابی موجودات جادویی از آن استفاده می‌کنند. داستان Fantastic Beasts and Where to Find Them روایتگر ورود نیوت اسکمندر به نیویورک دهه 1920 است. او که یک جادوگرِ حیوان‌شناس می‌باشد، کیف کوچکی با خود دارد که پر از هیولاست؛ داستان فیلم اتفاقاتی را نشان می‌دهد که پس از باز شدن این کیف رخ می‌دهد.

اگرچه که بسیاری از طرفداران برای دیدن شخصیت‌های جالبِ رولینگ هیجان‌زده بودند، خود فیلم بخاطر تجاری بودن مورد انتقاد گرفت؛ Fantastic Beasts and Where to Find Them در واقع نقش یک میانجی بین آثار فرانچایز قبلی و فرانچایز جدید را برعهده داشت.

12. Yo, La Peor de Todas (I, the Worst of All)

فیلم

رمان‌نویس مکزیکی، اکتاویو پاز در سال 1988 کارهای نویسنده فمینیست هم‌میهنش یعنی سور خوانا اینس د لا کروز را بازیابی کرد و با انتشارشان جانی دوباره به آن‌ها داد؛ در میان آن‌ها یک شعر متمایز است که I, the Worst of All نام دارد و موضوع آن بازخرید گناه است. دو سال بعد، فیلم‌ساز آرژانتینی ماریا لوئیسا بمبرگ زندگی او را در قالب یک فیلم با همین نام بازسازی کرد. I, the Worst of All فیلمی است با بودجه کم که داستان زندگی راهبه‌ای را به نمایش‌ می‌کشد که سعی داشت با وجود سرکوب‌های بسیار در مقابل مردسالاری کلیسای کاتولیک بایستد.

11. Spider-Man 2

فیلم

رمان‌نویس مشهور آمریکایی یعنی مایکل چبون که نویسنده کتاب Wonder Boys است، به مرور تبدیل به آدمی گرانبها در هالیوود شد. سم رایمی زمانی که می‌خواست فیلم‌نامه‌ای برای Spider-Man 2 بنویسد به سراغ چبون، برنده جایزه پولیتزر رفت.

نسخه‌ای که چبون برای ساخت فیلم تهیه کرد توسط رایمی گلچین شد و بنظر می‌رسد تنها یک سوم این فیلمنامه به نسخه نهایی راه یافت. نسخه اولیه را می‌توان همین الان هم در اینترنت پیدا کرد، اما مشخص است که کار چبون آنقدر خوب بود که پس از آن برای نوشتن چندین فیلم‌نامه دیگر هم از او کمک خواسته شد. از کارهایی که چبون پس از Spider-Man 2 در آن نقش داشت می‌توان به Star Trek: Picard اشاره کرد که اخیراً پس از سه فصل نمایش، پایان یافته است.

10. Caligula

فیلم

گور ویدال نویسنده معروف آمریکایی است که بخاطر پرداختن به موضوعات اجتماعی و فرهنگی مثل مسائل جنسیتی به شهرت رسید؛ از دیدگاه او آزادی جنسی و پیشروی در این مسیر مثل یک کاتالیزور برای پیشرفت اجتماعی است. با چنین دیدگاهی نوشتن فیلم‌نامه‌ای بر اساس زندگی کالیگولا عجیب نیست؛ چون همانطور که احتمالاً می‌دانید کالیگولا یکی از امپراطوران بدنام روم بود که بخاطر سبک زندگی هدونیستی و آزادانه‌اش در طول تاریخ معروف می‌باشد.

در فیلم‌نامه‌ای که توسط ویدال نوشته شده بود تغییرات بسیار زیادی اعمال شد تا حدی که نسخه نهایی کاملاً متفاوت بود، علی الخصوص صحنه‌های جنسی فیلم تغییرات زیادی کرده و از جهات متفاوتی تشدید شده بودند! با وجود اینکه بازیگران معروف و بزرگی مثل مالکوم مک‌داول، هلن میرن و پیتر اوتول در فیلم Caligula ایفای نقش می‌کردند این فیلم با بازخوردهای منفی زیادی روبرو شد و به دلیل زیاده روی در صحنه‌های برهنگی و خشونت جنسی در چندین کشور ممنوع شد.

9. Moby Dick

فیلم

فیلم موبی دیک که در سال 1956 عرضه شد، بر اساس رمانی با همین نام به قلم هرمان ملویل است. در این فیلم افرادی چون گرگوری پک و اورسون ولز ایفای نقش کردند و فیلم‌نامه آن توسط ری بردبری نوشته شد؛ عموماً بردبری بخاطر نوشتن Farenheit 451 به یاد آورده می‌شود که رمانی در سبک علمی تخیلی است. با این وجود مشاهدات نقادانه او نسبت به جامعه همواره پر رنگ بوده و شاید به همین علت است که نویسندگی فیلم‌نامه موبی دیک هم بر عهده او گذاشته شده بود.

جان هیوستون که کارگردان افسانه‌ای Treasure of the Sierra Madre است، سال‌ها به دنبال انسانی شایسته برای نوشتن فیلم‌نامه موبی دیک بود که نهایتاً ری بردبری را مناسب این کار دانست. با این وجود، در طول نوشتن فیلم‌نامه هیوستون بارها در پروسه نوشتن دخالت کرد و شخصیت او باعث شد که رابطه بین آن‌ها خدشه دار بشود. سال‌ها بعد بردبری رمانی نوشت با نام Green Shadows, White Whale که داستان نویسنده‌ای را روایت می‌کند که قصد دارد برای کارگردانی، یک فیلم‌نامه از موبی دیک بنویسد که بطور ضمنی به بررسی رابطه او با جان هیوستون می‌پردازد!

فیلم ساخته شده بر اساس موبی دیک واقعاً خوب بود. با وجود اینکه استقبال چندانی از آن نشد ولی با دیدن آن کاملاً می‌توان فهمید که به روحیه‌ی رمان اصلی وفادار است و نمایشی قابل قبول از وال بزرگ و کاپیتان اهب ارائه می‌کند.

8. You Only Live Twice

فیلم

رونالد دال نویسنده‌ای است که عموماً او را برای نوشتن منبع اصلی فیلم‌هایی مثل Matilda، The Witches، James and the Giant Peach و Willy Wonka & the Chocolate Factory به یاد می‌آوریم.

احتمالاً خیلی‌ها نمی‌دانند که او در جنگ جهانی دوم خلبان و جاسوس Royal Air Force بود، او در کتاب اتوبیوگرافی خود به نام Going Solo به این جریانات اشاره می‌کند. تجارب او با سازمان‌های جاسوسی و همچنین دوستی‌اش با یان فلمینگ سبب شد که او فیلم‌نامه‌ای برای فیلم You Only Live Twice بنویسد که توسط فلمینگ کارگردانی می‌شد. محتوای زیادی از فیلم جدید است و کتاب را نادیده می‌گیرد که تا حدی جالب نیز می‌باشد، چون دال کسی بود که از حذفیات Willy Wonka توسط تهیه کنندگان آن، بسیار عصبانی بود!

در اینجا برای اولین بار چهره دشمن جیمز باند یعنی ارنست استاورو بلوفلد را می‌بینم که توسط دونالد پلزنس ایفای نقش شده است. در طول داستان تنش‌های بین روسیه و آمریکا به نمایش در می‌آیند و بطور کلی شاهد یک جیمز باند قابل قبول هستیم.

7.  Double Identity

فیلم

ریموند چندلر برای سه دهه نویسنده‌ی بهترین آثار رازآلود بود. او رمان The Long Goodbye را نوشت که پس از مرگش در دهه 1970 تبدیل به فیلمی موفق شد. همچنین، او نویسنده فیلم‌نامه Strangers on a Train هم بود که یکی از بهترین آثار کارگردانی شده توسط هیچکاک در ابتدای رزومه‌اش است. اما بهترین اثر چندلر، اولین فیلم‌نامه‌ای می‌باشد که او نوشته است، یعنی Double Identity.

این فیلم داستان یک مأمور بیمه را روایت می‌کند که همسر مرد دیگری را می‌دزدد و برای گرفتن پرداختی بیشتر از شرکت بیمه دست به انجام یک نقشه شرورانه می‌زند. Double Identity فیلمی است درباره اغوا، خیانت و وسوسه. این فیلم را می‌توان یکی از بهترین آثار رازآلود تاریخ هالیوود به حساب آورد.

6. Superman

فیلم

برای ساخت اولین فیلم اقتباسی ابرقهرمانی در سال 1987، تیم Superman ماریو پوزو نویسنده معروف کتاب‌های پدرخوانده را استخدام کرد تا کار فیلم‌نامه را انجام بدهد. او برای انجام این کار دستمزد کلان 600 هزار دلاری دریافت کرد که بخشی از بودجه 55 میلیون دلاری فیلم بود. البته نهایتاً فیلم Superman به فروش فوق‌العاده‌ای دست یافت و توانست رکورد 300 میلیون دلاری در باکس آفیس از خود به جا بگذارد. این فیلم در کنار Jaws اولین نمونه‌های بلاک‌باستر تابستانی بودند که امروزه به وفور ساخته می‌شوند.

همزمان با ساخت نسخه اول Superman، برنامه ساخت Superman II نیز در جریان بود و پوزو فیلم‌نامه‌ای بلند با بیش از 500 صفحه حجم نوشت که که دربردارنده هر دوی آن‌ها است. با این حال برای ساخت فیلم قسمت‌های زیادی از این فیلم‌نامه مثل فیلم‌نامه پدرخوانده حذف شد تا بتوان آن را به قالب فیلمی قابل قبول درآورد.

با صلاح‌دید ریچارد دونر کارگردان این فیلم، نسخه‌ای دیگر از فیلم‌نامه توسط هرمان منکیه‌ویتز بازنویسی شد.

بعدها پوزو فیلم‌نامه‌های دیگری هم نوشت اما هیچ کدام آن‌ها به موفقیت Superman نبوده‌اند.

5.  The Big Sleep

فیلم

فیلم The Big Sleep روایتگر یکی دیگر از داستان‌های مربوط به کاراگاه فیلیپ مارلو است و هاوارد هاکس زمانی که می‌خواست آن را به روی پرده سینما ببرد بجای کمک گرفتن از چندلر که خالق این دنیا است، به سراغ نویسندگانی چون ویلیام فاکنر و لی برکت رفت.

اکثراً ویلیام فاکنر را به خاطر داستان‌های معروفی چون As I Lay Dying و The Sound and the Fury به یاد می‌آورند که در آن‌ها جو آمریکایی چشمگیر و قابل توجه است و ادبیات یونان باستان بر آن‌ها تأثیرگذار بوده. این در حالی است که لی برکت بخاطر داستان‌های کاراگاهی‌اش معروف شد و خیلی زود در سبک علمی تخیلی هم جای پای محکمی برای خود ساخت.

همکاری این دو در ساخت فیلم The Big Sleep، با بازیگری همفری بوگارت و لورن باکال منجر به یک فیلم موفق شد. همچنین این فیلم، یکی از سه همکاری معروف بوگارت و باکال در طول آن سال‌ها است؛ آن‌ها برای فیلم‌هایی مثل To Have and Have Not و Key Largo هم با یکدیگر همکاری کرده بودند و نهایتاً با هم ازدواج کردند.

فاکنر کار فیلم‌نامه نویسی زیادی انجام نداد اما برکت بر روی فیلم‌هایی چون Rio Bravo،  El Dorado و The Empire Strikes Back هم کار کرد.

4. Jurassic Park

فیلم

مایکل کرایتون هنگامی که شروعی به نوشتن Jurrasic Park کرد، یک نویسنده شناخته شده در هالیوود بود؛ او آثاری مثل The Great Train Robbery، Westworld و The Andromeda Strain را خلق کرده است که تمامی آن‌ها در دهه 1970 میلادی تبدیل به فیلم شدند. استیون اسپیلبرگ زمانی که داستان ناتمام او درباره دایناسورها را خواند به آن علاقه نشان داد و با همکاری یکدیگر دست به خلق Jurassic Park زدند.

اگرچه که نسخه ابتدایی مایکل کرایتون چندین بار بازنویسی شد اما توانست شروع کننده یک فرانچایز عظیم باشد که از آن دو سه گانه، بازی‌های ویدیویی و هزاران مدل افزونه‌ی بازاری ساخته شد.

3. The Counselor

فیلم

همگی کورمک مک‌کارتی را برای نوشتن کتاب No Country For Old Men به یاد می‌آورند که در میان آثار شاخص سبک وسترن مدرن آمریکایی است. اما اولین فیلم‌نامه او The Counselor نام دارد که با بازخوردهای منفی زیادی روبرو شد! اما همیشه اکثریت درست نمی‌گویند، چرا که فیلم ساخته شده واقعاً اثری قوی است.

این فیلم پر از صحنه‌های جنسی است، خشونت و خون زیادی در آن دیده می‌شود و شخصیت‌ها همواره در حال صحبت کردن هستند. اگر تعریف ما از یک فیلم خوب، مشاهده صحنه‌هایی جالب از زندگی یک شخص باشد، پس The Counselor دلیلی برای کوبیده شدن ندارد! مایکل فسبندر در نقش یک وکیل ظاهر می‌شود که بخاطر پول شوییِ پول به دست آمده از مواد مخدر کارتل، زندگی‌اش ویران می‌شود. همه چیز در اینجا آشوب‌ناک، بهم ریخته و بی رحم است، حتی بسیار بیشتر از No Country For Old Men!

2. Wild

فیلم

خاطرات شریل استرید که Wild: From Lost to Found on the Pacific Crest Trail نام دارد و سفر یک ماهه احساسی او با کوله پشتی در دل طبیعت را روایت می‌کند، توسط نیک هورنبی تبدیل به یک فیلم‌نامه شد.

هورنبی را بخاطر آثاری مثل High Fidelity، About A Boy و داستان غم انگیز An Education می‌شناسیم. حساسیت نظر او در تبدیل اثر استرید به یک فیلم، باز قابل مشاهده است. در Wild شاهد بازیگری عالی ریس ویترسپون هستیم که به خوبی زنی را نشان می‌دهد که پس از مرگ مادرش دوران سختی را با افسردگی، طلاق و اعتیاد طی می‌کند. او برای ریکاوری از چنین حوادثی اقدام به پیاده روی هزاران مایلی در مسیر پاسیفیک کرست می‌کند. هورنبی اثری احساسی ساخته است که هیچ‌گاه تبدیل به یک تراژدی تاریک نمی‌شود، ولی قادر است همدلی شدیدی در بینندگان ایجاد کند.

1. The Princess Bride

فیلم

ویلیام گولدمن بهترین نمونه از کسانی است که همزمان نویسنده و فیلم‌نامه نویس قهاری هستند؛ او در دهه 1970 پربارترین دوره‌اش را گذراند. او پس از نوشتن رمان‌های کوتاه و بلند، نمایشنامه و مجموعه اشعار متعدد، اولین فیلمنامه‌اش با نام Butch Cassidy and the Sundance Kid را در سال 1969 نوشت که برنده جایزه بهترین فیلم‌نامه اورجینال آکادمی اسکار شد. همچنین پل نیومن و رابرت ردفورد یکی از بهترین همکاری‌های دیده شده در سینما را به نمایش گذاشتند. گولدمن هفت سال بعد باز هم برنده جایزه اسکار شد؛ فیلم All Presidents Men با بازیگری دوباره ردفورد، فیلمی بود درباره سقوط ریچارد نیکسون پس از کلاهبرداری Watergate و رسوایی که از آن به بار آمد. گولدمن در فاصله این دو فیلم، چندین اثر سینمایی دیگر نیز خلق کرد که همگی از کیفیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بودند؛ فیلم‌هایی مثل Marathon Man و The Stepford Wives. یک رمان فانتزی مفرح با نام The Princess Bride نیز در این بازه توسط گولدمن نوشته شد.

ده سال بعد خود او این رمان را در قالب یک فیلم‌نامه بازنویسی کرد که روایتگر هیولاها، انسان‌های جادویی، دزدان دریایی، شاهزاده‌های افسانه‌ای، غول‌های مهربان و شمشیر بازی‌های زیبا بود. ترکیب فانتزی، عشق، اکشن و طنز یکی از بهترین فیلم‌ها را به بار آورده است که حتی به Library of Congress نیز راه پیدا کرد و تبدیل به یک اثر مشهور در فرهنگ عامه شد.

source

توسط