اندامهای داخلی بدن انسان بهوسیله لایههای بافتی متفاوتی از فضای اطراف جدا و محافظت میشود. اسکلت استخوانی، بافت ماهیچهای و بافت پیوندی بافتهای داخلی محافظتکننده از اندامها هستند. پوست اندامی یکپارچه و خارجیترین لایه محافظتی و جداکننده اندامهای داخلی از محیط اطراف است. این لایه تغییر دمای بدن و تبخیر آب را تنظیم میکند. سلولهای ایمنی پوست اولین خط دفاعی بدن در برابر میکروبها هستند و گیرندههای حسی آن به درک تغییرات محیط کمک میکنند. به علاوه رنگدانههای این اندام از آسیب DNA بافتهای زیری در اثر اشعه فرابنفش خورشید جلوگیری میکند. اما آناتومی پوست و ساختارهای آن چیست.
پوست اندامی است که از لایههای مختلف بافت پوششی و پیوندی تشکیل شده است. رگهای خونی، رگهای لنفاوی، گیرندههای حسی، غدد عرق و فولیکولهای مو بین این لایهها قرار دارند. اپیدرم، درم و هیپودرم سه لایه اصلی پوست هستند. اپیدرم از ۴ یا ۵، درم از دو و هیپودرم از ۱ لایه اصلی تشکیل شده است. اپیدرم خارجیترین لایه پوست است که سلولهای مرده، رنگدانهها و سلولهای ایمنی آن از لایههای داخلی محافظت میکند. درم لایه میانی است که بین ایپدرم و هیپودرم قرار دارد و بیشتر از بافت پیوندی تشکیل شده است. هیپودرم داخلیترین لایه پوست است و بیشتر از بافت چربی تشکیل میشود. در این مطلب از مجله فرادرس آناتومی پوست را توضیح میدهیم. ابتدا تعریف آناتومی پوست را بررسی میکنیم. در ادامه، آناتومی اپیدرم پوست و درم پوست را بررسی میکنیم. در انتها، آناتومی هیپودرم پوست به همراه پاسخ به سوالات متداول مرور خواهد شد. بنابراین، اگر میخواهید آناتومی پوست را به شکل مناسبی یاد بگیرید، تا انتهای این مطلب از مجله فرادرس را مطالعه کنید.
آناتومی پوست چیست؟
پوست بزرگترین اندام بدن است که تقریبا تمام سطح خارجی بدن را میپوشاند. این اندام از لایههای مختلف بافت پیوندی، پوششی، سلولهای ایمنی، غدد اگزوکرین، رشتههای عصبی، رگهای خونی، گیرندههای حسی و رنگدانهها تشکیل شده است. تعداد و ضخامت لایههای پوست در بخشهای مختلف بدن متفاوت است.
پوست از اندامهای داخلی در برابر ورود پاتوژنها، اشعه فرابنفش، مولکولهای شیمیایی و آسیبهای فیزیکی محافظت میکند. به علاوه این اندام در تنظیم دمای و تبخیر آب بدن نقش دارد. پوست از سه لایه اصلی اپیدرم یا روپوست، درم یا میانپوست و هیپودرم یا زیرپوست تشکیل شده است. در ادامه این مطلب از مجله فرادرس ساختار این لایهها را توضیح میدهیم.
آناتومی اپیدرم پوست
اپیدرم سطحیترین لایه پوست است که از بافت پوششی سنگفرشی مطبق چند لایه تشکیل شده است. در بیشتر قسمتهای بدن لایهای از کراتین روی این بخش از پوست را میپوشاند. رگهای خونی در اپیدرم وجود ندارد. اپیدرم بخشهای مختلف بدن از لایه بافتی پایه یا «استراتوم بازال» (Stratum Basale)، لایه یافتی خاردار یا «استراتوم اسپینوزوم» (Stratum Spinosum)، لایه بافتی گرانولی یا «استراتوم گرانولوزوم» (Stratum Granulosum)، «استراتوم لوسیدوم» (Stratum Lucidum) و لایه شاخی یا «استراتوم کورنئوم» (Stratum Corneum) لایههای اپیدرم پوست تشکیل شده است. استراتوم کورنسوم در پوست بعضی از بخشهای بدنم وجود ندارد.
آناتومی استراتوم بازال
استراتوم بازال عمقیترین لایه ایپدرم است که بهوسیله غشای پایه از لایه درم جدا میشود. اتصالات همیدسموزومی مجموعهای از پروتئینها است که غشای سلولهای این لایه را به پروتئینهای غشای پایه متصل میکند. استراتوم بازال از یک لایه سلولهای مکعبی با توانایی تقسیم میتوز تشکیل شده است. این سلولهای بنیادی به طور پیوسته تقسیم و به کراتینوسیتها تمایز مییابند.
سلولهای مرکل، گیرندههای مکانیکی هستند که در این لایه از آناتومی پوست قرار دارند. این گیرندههای انتهای نورونهای حسی هستند که پتانسیل غشای آنها با تغییر فشار محیط، تغییر میکند. پیام عصبی ایجاد شده از این تغییر بهوسیله آکسون نورونهای حسی به سیستم عصبی مرکزی منتقل میشود. این گیرندهها در استراتوم بازال پوست مودار و بدون مو وجود دارد و تعداد آن در اپیدرم کف پا، سر انگشتان و لبها از سایر بخشهای بدن بیشتر است.
ملانوسیتها در این لایه از آناتومی پوست قرار دارند. وظیفه اصلی این سلولها تولید رنگدانه ملانین است. اشعه UVB ترشح مولکولهای سنتز ملانین از کراتینوسیتها را تحریک میکند. این مولکولها به گیرنده غشایی ملانوسیت متصل میشوند و سنتز ملانین افزایش مییابد. افزایش ملانین از آسیب DNA سلولهای اپیدرم بر اثر اشعه UV و تجزیه فولیکاسید جلوگیری میکند. افزایش خیلی زیاد ملانین سنتز ویتامین D در پوست را مهار و جذب کلسیم در معده را کاهش میدهد.
ملانین یکی از مولکولهای حدواسط تبدیل آمینواسید تیروزین به مولکول DOPA است که از سلولهای لایههای زیری در برابر اشعه UV محافظت میکند. ملانین بهوسیله وزیکول ملانوزوم و فاگوسیتوز از ملانوسیتها به کراتینوسیتهای اطراف منتقل میشود. یوملانین و فئوملانین دو شکل اصلی مولکول ملانین هستند. یوملانین در پوست رنگ سیاه و قهوهای، و فئوملانین رنگ قرمز ایجاد میکند. هر چه مقدار ملانین کراتینوسیتها بیشتر باشد، پوست بیشتر است.
آناتومی استراتوم اسپینوزوم
استراتوم اسپینوزوم از ۸ تا ۱۰ لایه سلولهای چندوجهی و نامنظم کراتینوسیت با زوائد سیتوپلاسمی تشکیل شده است. زوائد سیتوپلاسمی سلولهای این لایه با اتصالات دسموزومی به هم متصل میشوند. سلولهای دندریتی یا سلولهای لانگرهانس در این لایه قرار دارند. این سلولهای گلبولهای سفید دفاع غیراختصاصی بدن هستند که با فاگوسیتوز میکروبها و سلولهای مرده از بدن دفاع میکنند. غشای این سلولها از زوائد سیتوپلاسمی زیادی تشکیل شده است. سنتز کراتین در کراتینوسیتهای این لایه شروع میشود. این سلولها با ترشح گلیکولیپیدها از تبخیر آب بدن جلوگیری میکنند. با انتقال کراتینوسیتهای تمایزیافته از استراتوم بازال به این لایه، کراتینوسیتهای لایه آخر به استراتوم کرانولوزم منتقل میشوند.
آناتومی استراتوم گرانولوزوم
استراتوم گرانولوزوم از سه تا پنج لایه کراتینوسیتهای تختتر تشکیل شده است. در سیتوپلاسم این سلولها گرانولهای هیالوکراتین و کراتین فراوانی وجود دارد. هسته و سایر اندامکهای سلولهای لایه آخر استراتوم گرانولوزم بعد از مرگ سلولها تجزیه میشوند. غشای پلاسمایی، کراتین و هیالوکراتین این سلولها، لایه استراتوم لوسیدم را تشکیل میدهند. ترشح گرانولهای لیپیدی این لایه به نگهداشتن آب در ایپدرم کمک میکند.
آناتومی استراتوم لوسیدم
این لایه در پوست ضخیم کف دست و پا وجود دارد و از دو تا سه لایه سلول تشکیل میشود. کراتینوسیتهای این لایه سلولهای تخت و فاقد اندامک (مرده) هستند. گلیکوپروتئین «الیدین» (Eleiden) بین این سلولها را پر میکند. این لیپوپروتئین از هیالوکراتین مشتق میشود. لایه شفاف ایجاد شده از این لیپوپروتئین سدی در برابر تبخیر آب است.
آناتومی لایه شاخی
استراتوم کونئوم ضخیمترین و خارجیترین لایه در آناتومی پوست است که از ۲۰ تا ۳۰ لایه کراتینوسیتهای مرده و پروتئین کراتین تشکیل میشود. دیفنسین پروتئین ایمنی ذاتی بدن است که از سلولهای مرده این لایه ترشح میشود. این پروتئینهای کاتیونی با ایجاد اختلال در غشای پلاسمایی یا مسیرهای متابولیسم، میکروبها را از بین میبرند. مولکولهای آب در این لایه وجود ندارد. وظیفه اصلی این لایه محافظت از لایههای زیری در برابر خراش و جلوگیری از تبخیر آب است. سلولهای مرده مدام از این لایه جدا و با کراتینوسیتهای استراتوم گرانولوزوم یا استراتوم لوسیدم جایگزین میشوند. به طور میانگین کل سلولهای لایه شاخی هر چهار هفته یکبار با سلولهای جدید جایگزین میشوند.
آناتومی درم پوست
درم لایه بین اپیدرم و هیپودرم پوست قرار دارد. رگهای خونی، رگهای لنفاوی، رشتههای عصبی، فولیکولهای مو غدد عرق در این لایه از آناتومی پوست قرار دارند. لایه پایپلار و رتیکولار، دو لایه از بافت پیوندی در درم هستند که شبکهای از رشتههای کلاژن و الاستین درهمتنیده تشکیل میدهند. برخلاف لایههای اپیدرم مرز مشخصی بین لایههای درم وجود ندارد.
آناتومی لایه پاپیلار
پاپیلار لایه سطحی درم است که از بافت پیوندی سست و حفرهدار تشکیل میشود. فاصله بین فیبرهای کلاژن (نوع I و III) و الاستین این لایه بیشتر از لایه رتیکولار است. این لایه بین سلولهای استراتوم بازال ایپدرم نفوذ میکند و ساختارهایی شبیه انگشت به نام پاپیلا تشکیل میدهد. فیبروبلاستها تعداد کمی از سلولهای چربی و تعداد زیادی از مویرگها در پاپیلا قرار دارد. فیبروبلاستهای این بخش ماتریکس خارج سلولی بافت را میسازند. ماستسلها و ماکروفاژها در این لایه از پوست قرار دارند. ماستسلها، اولین گلبولهای سفیدی هستند که در پاسخ به میکروبها فعال میشوند. این سلولها با ترشح سیتوکین انتقال لوکوسیتهای دیگر از خون به بافت را تحریک میکند. ماکروفاژهای سلولهای ایمنی دیگر لایه پاپیلا هستند که با فاگوسیتوز میکروبها و سلولهای مرده از آسیب بدن جلوگیری میکنند. اجسام مایسنر گیرندههای مکانیکی این لایه هستند که تعداد آنها در پوست پلک و سر انگشتان بیشتر است. این گیرندهها دندریت نورونهای حسی هستند که در کپسولی از بافت پیوندی قرار دارند. پتانسیل غشای این سلولها در پاسخ یه تغییرات فشار محیط و ارتعاشهای خفیف (فرکانس پایین) تغییر میکند.
آناتومی لایه رتیکولار
این لایه از بافت پیوندی متراکم و نامنظم تشکیل شده است. بیشتر رگهای خونی، نورونهای حسی و اعصاب سمپاتیک در این بخش از آناتومی پوست قرار دارد. رشتههای کلاژن لایه رتیکولار مقاومت کششی و رشتههای الاستین انعطاف پوست را افزایش میدهند. اجسام پاچینی گیرندههای حسی این لایه هستند که علاوه بر پوست در پریاستوم استخوان، کپسول مفصل و اندامهای حفره شکمی وجود دارد. این گیرندههای مکانیکی دندریت نورونهای حسی در کپسولی از بافت پیوندی هستند که در پاسخ به تغییر فشار محیط و ارتعاشات شدید (فرکانس بالا) تحریک میشود. تعداد این گیرندهها در پوست از اجسام مایسنر و سلولهای مرکل کمتر است. انتهای رافینی، گیرندههای حسی دیگر در این لایه از پوست هستند. این گیرندهها دندریتهای نورونهای حسی هستند که با کشش رشتههای کلاژن پوست تحریک میشوند.
آناتومی هیپودرم پوست
هیپودرم، لایه زیرجلدی یا فاسیای سطحی عمقیترین لایه پوست است که این اندام را به بافت پیوندی (فاسیا) اطراف استخوانها و ماهیچهها متصل میکند. مرز مشخصی بین هیپودرم و درم وجود ندارد. این لایه از بافت پیوندی سست و حفرهدار با رگهای خونی فراوان و بافت چربی تشکیل شده است. هیپودرم چربی لازم برای تامین انرژی سلولهای لایههای مختلف پوست را ذخیره و از خروج گرمای بدن جلوگیری میکند. به علاوه در بعضی قسمتهای پوست انتهای فولیکول مو در این ناحیه قرار دارد.
سوالات متداول آناتومی پوست
در این بخش از مطلب مجله فرادرس به تعدادی از سوالات پیرامون آناتومی پوست پاسخ میدهیم.
ناخن از چه بخش هایی تشکیل شده است؟
ناخن سر انگشتان دست و پا قرار دارد و از صفحه، چینخوردگیها، بستر، ماتریکس زاینده، هیپونیشیوم، کوتیکول و لونولا تشکیل شده است. صفحه ناخن بخش محکم و شفاف خارجی آن است که از چند لایه کراتین تشکیل میشود. چینخوردگیها بخشی از پوست دو طرف و ناحیه پروکسیمال ناخن است که از صفحه محافظت میکند. بستر ناخن زیر صفحه به آخرین استخوان بند انگشت متصل است و سطح صافی برای رشد صفحه ناخن فراهم میکند. ماتریکس زاینده در ناحیه پروکسیمال بستر قرار دارد و از سلولهایی تشکیل شده که پس از تمایز و مرگ به کراتین صفحه ناخن تبدیل میشوند. هیپونیشیوم زیر ناحیه آزاد صفحه ناخن و در انتهای پروکسیمال بستر قرار دارد. کوتیکول لایه از استراتوم کورنئوم پوست است که بین لایههای زیری پوست و بخش پروکسیمال بستر ناخن قرار دارد. لونولا بخش سفید و هلالی ماتریکس زاینده است که در انتهای صفحه ناخن دیده میشود.
ضمائم پوست چیست؟
فولیکولهای مو، ناخنها، غدد سباسه و غدد عرق ضمائم پوست هستند که در اپیدرم شروع و وارد درم میشوند. فولیکول مو کانالی اطراف ریشه و بخشی از ساقه مو است. این کانال از بافت پوششی تشکیل شده است. در زمان تولد میلیونها فولیکول مو در پوست انسان وجود دارد. هر فولیکول مو به یک غده سباسه و ماهیچه راستکننده پیلی متصل است. تعداد فولیکولها و غدد سباسه در پوست سر بیشتر از پوست سایر بخشهای بدن است. اطراف ریشه مو دندریت نورونهای حسی وجود دارد که در اثر خم شدن مو تحریک میشوند. این بخش از فولیکول مو در ناحیه رتیکولار درم یا هیپودرم قرار دارد. غده سباسه مادهای به نام سبوم ترشح میکند. سبوم از مخلوط لیپیدها، سلولهای تولیدکننده لیپید و باقیماندههای سلولهای پوششی است. این غدد از بافت پوششی فولیکول مو مشتق میشوند. این غدد در پوست تمام بخشهای بدن به جز کف پا و کف دستها وجود دارد و سبوم بیشتر آنها به ابتدای کانال فولیکول مو ترشح میشود. سبوم از تبخیر آب پوست و خشک شدن مو جلوگیری، و فلور میکروبی پوست را تنظیم میکند.
ماهیچه راستکننده مو از ماهیچههای صاف بدن است که به صورت غیرارادی منقبض میشود. این ماهیچه از یک طرف به لایههای عمقی اپیدرم و از طرف دیگر به بافت لایه پاپیلاری اطراف فولیکول مو میچسبد. این ماهیچه در پاسخ به تحریک اعصاب سمپاتیک در هوای سرد، منقبض و ساقه مو از سطح پوست دور میشود. غدد عرق به دو دسته «اِکرین» (Eccrine) و آپوکرین تقسیم میشوند. بیشتر غدد عرق پوست از نوع اکرین هستند. این غدد مایعی شفاف و بدون بو ترشح میکنند که بیشتر ترکیب آن آب و سدیم کلرید است. این غدد در تنظیم دما بدن نقش دارند. غدد آپوکرین در پوست زیر بغل و ناحیه تناسلی قرار دارند و ترشحات این غدد بهوسیله فلور میکروبی پوست به ترکیبات بدبو تجزیه میشود. غدد عرق تنها ضمائم پوست کف دست و پا هستند.
source