به گزارش ایسنا، چابکسازی ساختارهای بروکراسی یکی از موضوعاتی است که از چندسال قبل و در دولتهای مختلف، بارها و بارها مطرح شده است؛ اما این کوچکسازی در بسیاری از مواقع با شکستهای سنگینی مواجه میشود چرا که ساختار دولت به شکلهای مختلف علاقمند به کاهش تصدیگری و اعمال قدرت خود نیست.
در حوزه فرهنگ نیز سالهاست که بحث کوچکسازی ساختارهای دولتی مطرح میشود و البته کمتر موضوع از سطح بحثهای کلی، جلوتر رفته است. در حوزه فرهنگ علاوه بر مقاومت ذاتی بروکراسی اداری برای کاهش تصدیگری، موازیکاری دهها نهاد در هر حوزه نیز تاثیر دوچندانی بر موضوع میگذارد چرا که در برخی موارد، نهادهای موازی مترصد کاهش تصدیگری نهاد دیگر و جایگزین کردن خود با آن هستند.
در حوزه فرهنگ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را باید بزرگترین نهاد رسمی فرهنگی کشور دانست که البته در اغلب سرفصلهای مسئولیتش نهادهای موازی متعددی دارد. در کنار این نهادهای موازی که به خودی خود سیاستگذاری و پیگیری آن را با دشواریهایی مواجه میکنند، این وزارتخانه در تصدیگریهای خود دچار بروکراسیهای پیچیده و جدی است. علاوه بر اینها، در حوزه قوانین نیز، حوزه فرهنگ وضعیت خوبی ندارد و اکثر قوانین آن یا قدیمی هستند یا اجرایی شدن آنها به شکلی که ترسیم میشود، دور از دسترس است؛ مانند احکام و وظایفی که در برنامه هفتم توسعه برای حوزه فرهنگ پیشبینی شده است.
ایسنا در چند هفته گذشته گزارشی درباره نهادهای موازی قرآنی در کشور و مسئولیتهای آنها در قبال برنامه هفتم توسعه که مورد تاکید دولت و مجلس است، منتشر کرد (اینجا بخوانید). همچنین در یادداشتی به وضعیت اسناد بالادستی حوزه فرهنگ پرداخت (اینجا بخوانید). در ادامه نیز، ایسنا در گزارشی وضعیت فعالان موثر در حوزه فرهنگی و هنری مساجد و نهادهای موازی با یکدیگر در این حوزه را بررسی میکند؛ نهادهایی که هدف از تاسیس آنها کارکردهای فرهنگی مهمی بود که به نظر میرسد امروز حداقل به صورت سراسری پیگیری نمیشوند.
انتظارها از نقشآفرینی مساجد در رویکردهای فرهنگی، تربیتی و هنری جامعه در حالی است که چندین و چند نهاد به صورت مستقیم و غیرمستقیم در امور مختلف مسجد مسئولیت دارند که از آنجمله میتوان به مرکز رسیدگی به امور مساجد، ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، پایگاههای بسیج مساجد، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداریها، نهاد کتابخانهها، سازمان دارالقرآن کریم، حوزه علمیه و… اشاره کرد که هر کدام مسئولیتهایی در حوزه فرهنگی مساجد دارند و البته موازیکاری نیز در میان این مسئولیتها دیده میشود.
مرکز رسیدگی به امور مساجد و چندین نهاد دیگر…
مرکز رسیدگی به امور مساجد یکی از چندین نهادی است که در حوزه مسجد سیاستگذاری و کار میکند و البته احتمالا میتوان آن را بالاتر از سایر نهادهایی دانست که هر کدام به صورت بخشی یا موردی در این حوزه فعالیت میکنند.
۳۰ مهرماه سال ۶۸ و با حکم رهبر معظم انقلاب، آیتالله مهدویکنی با همکاری جمعی از علمای تهران اقدام به تأسیس این مرکز کردند و در ابتدا، خود ریاست آن را برعهده گرفت و سپس آیتالله محمدباقر انواری را به عنوان قائممقام آن مرکز منصوب کرد.
این مرکز با هدف سیاستگذاری و برنامهریزی کلان و سازماندهی، هماهنگی، هدایت و نظارت مساجد تشکیل و سپس وظایف، اختیارات و اهداف آن تعیین شد. از مهمترین اهداف و سیاستهای کلی مرکز رسیدگی به امور مساجد میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱. حفظ سلامت و امنیت مسجد و دورماندن از منازعات ملی و مناقشات داخلی / ۲. تقویت جنبههای معنوی، انقلابی، تعلیمی و تبلیغی مساجد / ۳. رونق و افزایش کارآیی و شکوفایی هرچه بیشتر مساجد
وظایف این مرکز نیز در همان ابتدای کار به قرار ذیل معرفی و اعلام شد:
۱. انجام فعالیتهای ویژه ستادی امور مساجد
۲. عزل و نصب ائمه جماعت
۳. رسیدگی به امور معیشتی نیروی انسانی
۴. کمک به احداث، تعمیر و تجهیز مساجد
۵. رسیدگی به دعاوی حقوقی
۶. ایجاد هماهنگی بین مساجد به منظور افزایش توانایی فرهنگی و اجتماعی مساجد
۷. برگزاری مراسم و مناسبتهای ملی و دینی
۸. برگزاری همایشها و سمینارهای علمی و فرهنگی
۹. کمک به برنامههای آموزشی و تبلیغی مساجد
همانطور که مشخص است، گستردگی اهداف و وظایف مرکز رسیدگی به امور مساجد به شکلی است که میتواند تمام ابعاد فرهنگی و هنری و… در مساجد را نیز در بر بگیرد. به زبان سادهتر، همین یک مرکز میتواند با ساماندهی مناسبتر، عهدهدار همه فعالیتهای چند مرکز دیگر که به نوعی قرار است در مسجد هزینه کنند، باشد و به صورت متمرکز، هم سیاستها را پیگیری کند و هم هزینهها را در راستای سیاستهای بالادستی تعریفشده انجام دهد.
این توضیح لازم است که جایگاه اجتماعی، فرهنگی و هنری مساجد به شکلی است که قطعا میتواند به عنوان یک پایگاه موثر در همه این حوزهها نظر گرفته شود و به همین دلیل سیاستگذاری مناسب، پیگیری دقیق سیاستها توسط یک نهاد مشخص و هزینهکردن منابعی تجمیعی از همه نهادها توسط آن یک نهاد و در راستای سیاستهای مصوب، ضروریتی غیرقابل خدشه دارد.
با این توصیفها، چرا نهادهای مختلف هر کدام بخشی را برای این موضوع تشکیل دادند؟
به عنوان مثال، به غیر از مرکز رسیدگی به امور مساجد، تعدادی از نهادهایی که در حوزه مسجد فعال هستند، به شرح زیر هستند:
– ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – مسئولیت برنامههای فرهنگی و هنری و دارای شعب استانی و چند ده هزار کانون در مساجد.
– پایگاههای بسیج مساجد: سازمان بسیج – رکن مهم مساجد که در شکلگیری، اثرگذاری و اجرای بسیاری از برنامهها در مساجد.
– سازمان اوقاف و امور خیریه: بسیاری از مساجد موقوفه هستند و رقباتی دارند که سازمان اوقاف مسئول رسیدگی به آنهاست. یکی از ماموریتهای این سازمان، احداث امکان فرهنگی و مذهبی ذیل مسجد است.
– سازمان تبلیغات اسلامی: اجرای طرحهایی مانند «امام روستا»، «امام محله» و اجرای طرحهای فرهنگی و اجتماعی در مساجد. همچنین در ۴۰۰۰ روستای کشور و طرح امام محله در ۱۰۰۰ مسجد شهری و در بیش از ۲۰۰ مسجد در مناطق حاشیه شهری طرح پایگاههای فرهنگی اجتماعی را اجرا میکند؛ ضمن اینکه ۹۰ هزار هیات مرتبط با سازمان تبلیغات بخشی نیز در مساجد مستقر هستند که در بودجه ۹۹ سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان «بودجه برنامه گسترش فعالیتهای فرهنگی در مساجد»، رقم ۳۱ میلیارد تومان اختصاص یافته است.
– شهرداریها: بخشی از برنامههای فرهنگی شهرداریها بر بستر مساجد اجرا میشوند که البته با توجه تاسیس خانه محلات، از حجم آنها کاسته شده است.
– سازمان دارالقرآن کریم: سازمان تبلیغات اسلامی – این سازمان با تاسیس خانههای قرآنی و موسسات قرآنی در مساجد، برنامههای خود را اجرایی میکند که نوعی از فعالیتهای فرهنگی مساجد محسوب میشود.
فراز و فرودهای کانونهای فرهنگی هنری مساجد؛ ۲۷ هزار شعبه روی کاغذ
یکی از نهادهای موثر در مسجد که اکنون روی کاغذ شعب فراوانی در مساجد کشور دارد، کانونهای فرهنگی هنری مساجد است. این کانونها برای «مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی غرب و ایجاد مسجد تراز اسلامی» بر اساس مصوبه ۳۰۲ هجدهم اسفند ۱۳۷۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت که امروز بعد از گذشت حدود به ۲۷ سال، نزدیک به ۲۷ هزار شعبه در مساجد کشور دارد. البته با پیگیری خبرنگار ایسنا مشخص شد که در حال حاضر، بسیاری از این شعب فعال نیستند و تعداد شعب باقیمانده نیز به علت محدودیتهای بودجهای، فعالیت متمرکز و چندانی ندارند.
کانونهای فرهنگی هنری مساجد دقیقا سه سال پس از مرکز رسیدگی به امور مساجد با حکم شورای عالی انقلاب فرهنگی تاسیس شد تا فعالیتهای فرهنگی هنری را در مساجد پی بگیرد؛ این در حالی است که این فعالیتها قبل از آن و حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با محوریت مسجد و البته توسط اهالی مساجد به صورت خودجوش انجام میشد. پس از تاسیس مرکز رسیدگی به امور مساجد و در وظایف برشمرده شده برای آن نهاد نیز ساماندهی فعالیتهای فرهنگی به چشم میخورد.
البته در این سالها کانونهای فرهنگی هنری مساجد نیز فراز و فرودهای بسیاری داشتند. با مروری بر فعالیتهای کانونهای فرهنگی هنری مساجد در طول سه دهه اخیر، میتوان شاهد تلاش این کانونها در حوزه تئاتر، سینما، تجسمی، کتاب و سرود بود. این فعالیتها با توجه به ذوق هنری و فرهنگی مسئولان وقت کانونها در هر مسجد کیفیت متفاوتی داشتند تا جایی که برخی از این کانونها توانستند افراد شاخصی را در حوزه فرهنگ و هنر تربیت کرده و به جامعه معرفی کنند که البته متعلق به بیش از دو دهه قبل است.
باید توجه داشت که کانونهای فرهنگی هنری مساجد که ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف میشود، قرار بود و میتوانست به مکانی تبدیل شود که این وزارتخانه، با سیاستگذاری درست در دهههای اخیر، زیر مجموعههای فرهنگی و هنری خود را مجاب کند که برای این پایگاه فرهنگی برنامههای ویژهای داشته باشند و حتی بخشی از فعالیت جدی خود را در این مکان متمرکز کنند؛ کاری که به جز در حوزه سینما و اکرانهای سیار (آن هم نه به شکل فراگیر) رخ نداد.
ضمن اینکه این کانونها در طول فعالیتهای خود دقیقا رویدادهایی را برگزار کرده است که توسط نهادهای دیگر پیش از این برگزار شده است.
در نهایت وضعیت به جایی رسیده است که اکنون نمیتوان تفاوتی بین عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان دارالقرآن، بسیج و… در مساجد پیدا کرد و همگی با هم یک کار مشخص را انجام میدهند!
موازی کاریهای آسیبزا در فعالیتهای مساجد
قطعا میتوان دلایل فراوانی برای تاسیس نهادهای مختلف برای فعالیت فرهنگی در حوزه مسجد پیدا کرد؛ که یکی از آنها لزوم فعالیت گسترده فرهنگی و هنری با توجه به اقتضاعات پس از انقلاب اسلامی و فضای پس از جنگ تحمیلی بود. ممکن است همین دلایل به عنوان یک «تیتر» مهم هنوز وجود داشته باشند و کشور به دلیل تهاجم فرهنگی گسترده، به این نوع از فعالیت فرهنگی و تربیتی نیازی مبرم داشته باشند اما باید تاکید کرد که ساماندهی این فعالیتها بسیار مهم و لازم است.
تغییر زمینِ بازی فرهنگ، هنر و رسانه در دنیای امروز و سیاستگذاریهای تهاجمی فرهنگی و هنری در این زمینه چنان است که طبیعتا با تعداد زیادی مرکز متکثر که از سیاست مشترک و مشخصی پیروی نمیکنند، نمیتوان کار خاصی انجام داد. به نظر میرسد گسترش فعالیت فرهنگی و هنری در مساجد نیازمند بازبینی سیاستهای کلی در اینباره است که در رأس آن، تعیین تکلیف نهاد اصلی متولی در این حوزه است تا بتواند علاوه بر سیاستگذاری درست، به سمت دستیابی به اهداف پیشبینی شده حرکت کند و به مسئولان فرهنگی کشور نیز پاسخگو باشد.
انتهای پیام