علیرضا عسکری چاوردی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با اشاره به فرا رسیدن چهل و پنجمین سالروز ثبت جهانی تخت جمشید گفت: اصطلاح ایران یک مفهوم جامع از فلسفه فرهنگی سرزمین ایران تاریخی است که بنیان و اساس آن بر تخت جمشید اتکاء دارد.
وی با بیان اینکه تخت جمشید یک مفهوم است، افزود: تخت جمشید تنها یک اثر باستانی نیست بلکه تخت جمشید زایش تاریخ ایران است. تمام مردم ایران فلسفه وجودی خود را در پیوند با تخت جمشید درک میکنند زیرا تخت جمشید نظام معرفتی ایرانیان است.
عسکری چاوردی تصریح کرد: تخت جمشید نه تنها اقوام سرزمین امروز ایران را به هم گره زده است بلکه پیوند دهنده انسجام ارضی سرزمین ایران در دوره باستان بوده است. این پیوند و انسجام ارزشمند است زیرا با زبان هنر با وحدت ایران فرهنگی در طول تاریخ امتداد یافته است.
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید اظاهر کرد: مردمان چهارگوشه ایران امروز در آذربایجان، سیستان و بلوچستان، خراسان و خوزستان همه تخت جمشید را متعلق به خود میدانند زیرا با تخت جمشید در تاریخ پیوند دارند. تمام مردم ایران بزرگ فلسفه وجودی خود را در حفظ فرهنگ ملّی ایران منسجم میپندارند زیرا، تخت جمشید وحدت ارضی سرزمین ایران امروز را با هویت ملّی کهن آنها معنا و مفهوم بخشیده است.
وی بیان کرد: پیوندهای خویشاوندی هسته مرکزی ایران بزرگ فرهنگی با همسایگانش از شرق و غرب و شمال و جنوب هویت فرهنگی شرق در برابر غرب را در دوره باستان به خود وابسته ساخت و این پیوندها در عصر اسلامی در قلمرو شرقی اسلام نقشآفرینی کرد. بسیاری از کشورهای امروز خاورمیانه میراث بجای مانده از دوره باستان ایران هستند و بخش اعظم پیوندهای فرهنگی امروز ایران با کشورهای خاورمیانه به همان ابعاد تاریخی آنها در محدوده قلمرویی عصر هخامنشیان باز میگردد.
عسکری چاوردی یادآور شد: در دوره هخامنشی، بیش از ۳۰ ایالت تحت قلمرو ایران باستان قرار داشتند، اگرچه از نظر فرهنگی با ناحیه فرهنگ رسمی در مرکز حکومت تا حدودی تفاوت داشتند اما با توسعه توان ارتباطی و ایجاد نمادهای سمبیلک در خاستگاه ایدئولوژیک، حکومت تلاش کرد تا جنبههای همگرایی و قرابتهای فرهنگی برای انسجام ارضی و سیاسی در ساختار حکومتی خود پدید آورد.
به گفته وی، عینیترین جنبهها بر وحدت، یگانگی و یکتا پرستی در پیوند دین و دنیا در خاستگاه ایدئولوژیک این مرکز در بنای تخت جمشید تجلی یافت و تنوّع و کثرت فرهنگها با حفظ آداب و رسوم و سُنن ملل مختلف در ساختار سیاسی، اداری نظام مدیریتی حکومت انسجام داده شد. تمام ساتراپیها، اگرچه از نظر فرهنگی با هم متجانس نبودند اما از نظر کارکردی با هسته مرکزی در ارتباط مستقیم بودند و با دیگر ساتراپیها در چارچوب ساختار رسمی و تضمین امنیت قوانین وضع شده در مرکز با هم ارتباط داشتند.
عسکری چاوردی با بیان اینکه بازتاب هنری و فرهنگی تخت جمشید در پیوند با مردمان خاورمیانه در دوره هخامنشی نهادینه شد و همین عامل تداوم انسجام فرهنگی ایران بزرگ را در دورههای بعد رقم زد، افزود: در ساخت تخت جمشید عناصر هنری خاورمیانه باستان به کار گرفته شد و اسلوبهای هنری آن با حفظ انسجام ملی بر مبنای فرهنگ تاریخی قلمرو ارضی هخامنشیان بنیان نهاده شد به گونهای که تا به امروز نه تنها مردم ایران بلکه جوامع انسانی خاورمیانه باستان نسبت خود را با هسته مرکزی آن فرهنگ یعنی تخت جمشید جستوجو میکنند.
مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید ادامه داد: تداوم این جریان تاریخی در دوره ساسانی و عصر اسلامی مفهوم استقلالطلبی، آزادیخواهی و قدرت مشروع ایران تاریخی را در خاورمیانه و در جهان نهادینه ساخت.
وی تأکید کرد: مفهوم ایران فرهنگی تاریخی به یک موضوع واحد ختم نمیشود بلکه ایران مجموعهای از مفاهیم را در بر میگیرد که مصادیق آن در موقعیت مکانی و فرهنگی ایران عصر باستان در تخت جمشید قابل شناسایی و درک است.
انتهای پیام