امشب اما اعضای این گروه اجرای دیگری به صحنه خواهند برد و آنچه میخوانید، گفتوگوی ایسنا با احسان صدیق است که از چالشهای اجرای موسیقی بیکلام میگوید:
. امشب قرار است به همراه کوارتت «کاسته» در تالار وحدت روی صحنه بروید؛ جزئیات برگزاری این کنسرت به چه صورت است؟
این اجرا به نوعی رونمایی از آلبوم چهارم ما به نام «دیرند» است که سهشنبه چهارم دیماه در تالار وحدت ساعت ۲۱:۳۰ آغاز میشود.
زمانی که سه آلبوم پیشین گروه «کاسته» را به نامهای «ایستگاه ۱»، «ایستگاه ۲» و «ایستگاه ۳» منتشر کردیم، رونمایی آلبوم خاصی نداشتیم. این بار اما ماجرا متفاوت است؛ چراکه با ناشری جدید همکاری کردهایم، در صورتی که سه آلبوم پیشین گروه توسط نشر «هرمس» با مدیریت رامین صدیقی منتشر شدند.
ناشر آلبوم «دیرند»، یک کمپانی اسپانیایی-امریکایی است که مهرماه امسال فستیوال «مونجون» را در تولِدوی اسپانیا برگزار کرد و نخستین رونمایی آلبوم ما هم در همین فستیوال برگزار شد. پس از آن نسخههای فیزیکی آلبوم را در قالب سیدی و صفحه گرامافون منتشر شد و بعداً هم آلبوم را در پلتفرمهایی مثل آیتونز، اسپاتیفای و ..قرار گرفت.. در حال حاضر که این مراحل طی شده است، تصمیم گرفتیم یک کنسرت رونمایی هم در ایران داشته باشیم تا بخشهای مهم آلبوم را به همراه قطعاتی از آلبومهای قبلی، اجرا کنیم.
ـ اعضای گروه شما در این اجرا شامل کدام هنرمندان موسیقی میشود؟
خود من گیتار الکتریک و آکوستیک مینوازم، سهیل پیغمبری سازهای بادی مانند کلارینت باس و ساکسوفون سوپرانو، مازیار یونسی پیانو و روزبه فدوی درامز و پرکاشن را مینوازند.
ـ آهنگسازی آثار گروه شما به چه صورت انجام میشود؟ آیا صرفا یک نفر آهنگسازی میکند یا یک کار گروهی است؟
هر چهار نفر ما آهنگساز هستیم و معمولاً با هم آهنگسازی میکنیم. در حقیقت برای خلق یک اثر جدید ایدههایمان را با هم به اشتراک میگذاریم، بداههنوازی میکنیم و در نهایت یک اثر جدید خلق میکنیم. حال ممکن است در هر قطعه موسیقی، یکی از ما چهار نفر، نقش بیشتری در آهنگسازی داشته باشد، ولی هیچ قطعهای نساختهایم که تمامی کار متعلق به یک نفر یا حتی دو نفر از ما باشد.
ـ ایده کلی آلبوم «دیرند» چیست و از کجا آمده است؟
برای ساخت این آلبوم یک ایده پیچیده و فلسفی نداشتهایم. ما چهار هنرمند موسیقی هستیم که به کار موسیقی عادت داریم و دوست داریم که آهنگسازی کنیم. سالها است با یکدیگر همکاری میکنیم و ایدههایی را که در ذهن داریم، با مشارکت یکدیگر به موسیقی تبدیل میکنیم.
در حقیقت کار ما خیلی خودجوش و به صورت کامپوزیشن است.
به هر حال فراموش نکنیم که هر هنرمند موسیقی در دنیا برای پیشرفت و ترقی، باید کار خود را ارائه دهد که یکی از راههای آن، تولید آلبوم موسیقی است. حال از آنجایی که تولید آثار گروه ما کار زمانبری است و به طور میانگین دو سال و نیم به طول میانجامد، آثار کمتری را منتشر کردهایم.
ـ پیشتر اشاره کردید که این آلبوم با سه آلبوم قبلی شما متفاوت است. این تفاوت در چیست؟
این آلبوم هم در راستای کارهای قبلی گروه «کاسته» هست، ولی از آنجایی که ناشر این آلبوم با سه آلبوم قبلی متفاوت است، این ایده را داشتیم که آلبوم به لحاظ طراحی کاور و ایدههای ساخت موسیقی متفاوت باشد و «ایستگاه» نام نگیرد.
ـ از آنجایی که ناشر آلبوم ایرانی نیست و خارج از کشور منتشر شده است، مجوز ارشاد را برای آن دریافت نمیکنید؟
سه آلبوم اول ما مجوز ارشاد را دارند، ولی برای این آلبوم به سه دلیل مجوز ارشاد را دریافت نکردیم؛ اول اینکه آلبوم «دیرند» توسط یک ناشر خارجی منتشر شد و ناشر خارجی هم نمیتواند با ایران کار کند؛ چون کار به درستی پیش نخواهد رفت.
دوم اینکه در ایران با ناشرهای زیادی کار نمیکنیم و نشر هرمس هم فعالیت سابق را ندارد.
دلیل سوم هم این است که مردم در ایران نیز، چندان از محصولات فیزیکی موسیقی مانند سیدی و صفحه گرامافون استفاده نمیکنند و اکثریت ترجیح میدهند فایل موسیقی را دانلود کنند و یا آهنگ مورد علاقه خود را به صورت آنلاین از طریق اسپاتیفای، آیتونز و اپل میوزیک گوش کنند؛ به همین دلیل برای انتشار آلبوم نیازی به دریافت مجوز ارشاد نداشتیم.
ـ به نظر شما در عصر امروز، لازم است که هنرمندان موسیقی، مجوز ارشاد را برای انتشار آثار خود دریافت کنند؟ الزام دریافت مجوز ارشاد در چیست؟
الزام دریافت مجوز ارشاد در هر هنرمندی دوست دارد در کشور خودش فعالیت کند و این مسئله اهمیت زیادی دارد. اما وجود چیزی مثل مجوز، اساساً غیرضروری و حتی توهینآمیز است.
برخی هنرمندان، بهخاطر شرایط، مجوز میگیرند تا بتوانند آثارشان را بهطور گستردهتر منتشر کنند یا در سالنهای بزرگتر اجرا داشته باشند.
بخشی از مخاطبان همچنان به روشهای جدیتر گوشدادن به موسیقی علاقه دارند. در مقابل، عده زیادی ترجیح میدهند موسیقی را به سادهترین روش ممکن، مثلاً از طریق پلتفرمهایی مثل اسپاتیفای یا آیتونز بشنوند.
افرادی که موسیقی را به شکل جدی دنبال میکنند، همچنان به شیوه فیزیکی به موسیقی گوش میدهند و به راه و روشهای باکیفیت پایبند هستند.
البته که محصول فیزیکی موسیقی یک بسته فرهنگی و هنری است؛ چرا که افراد زیادی مانند نقاش، عکاس و گرافیست در تولید آن دخیل بودهاند. البته نسخه فیزیکی کیفیت بهتری هم دارد، همچنین جذابیتی دارد که برای برخی حائز اهمیت نیست و صرفاً گوش دادن به آهنگ برایشان مهم است، حال از هر طریقی که بتوانند.
به هر حال بسیاری از هنرمندان موسیقی، مجوز ارشاد را برای انتشار آثار خود دریافت نمیکنند و ما هم همین کار را کردیم؛ چراکه با وجود یک ناشر غیر ایرانی کار دچار پیچیدگیها و سختیهایی میشد که ترجیح دادیم با آنها مواجه نشویم.
دریافت مجوز وزارت ارشاد به امکان همکاری با ناشران موسیقی بستگی دارد، به این صورت که آیا ناشر حاضر است موسیقی آهنگساز را منتشر کند یا نه.
زمانی ممکن است صاحب اثر تصمیم بگیرد نسخه فیزیکی کاری که تولید شده را به صورت شخصی و به تعداد محدود به فروش برساند که در این مورد میتواند طی همکاری با یک یا چند فروشگاه اثرش را بفروشد که البته این کار به زعم وزارت ارشاد قانونی نیست، ولی اتفاق میافتد.
ـ فکر میکنید، دریافت مجوز آثار بیکلام راحتتر است؟
دریافت مجوز برای موسیقی که شعر ندارد، از دهه ۷۰ به بعد راحتتر بوده است ولی معیار صدور مجوز ارشاد صرفاً شعر آهنگ نیست و موارد امنیتی مانند داشتن سوء پیشینه، موضع سیاسی و … تولیدکنندگان را هم در نظر میگیرند.
آثار بیکلام بسیاری ساخته میشوند که ارشاد برای صدور مجوز آنها نسبت به آهنگهای پاپ با آن ترانههای سطحی، سختگیرتر است؛ زیرا با رویکرد مثلاً اجتماعی آهنگساز مشکل دارند. در صورتی که برخی از آهنگهای پاپ ترانههایی دارند که در دهه ۷۰ حتی فکرش را هم نمیکردیم که زمانی چنین آهنگهایی به این راحتی مجوز بگیرند؛ آن هم زمانی که گفتن کلمه «عشق» در تلویزیون ممنوع بود.
امروزه اما این آهنگها به راحتی مجوز میگیرند؛ چون محصولی که ارائه میدهند بسیار سطحی است و مخاطبی هم که با آن محصول ارتباط برقرار میکند، همانقدر سطحی است و همانقدر هم سطحی باقی میماند.
ـ آیا مخاطب موسیقی بیکلام در همه جای دنیا نسبت به موسیقی باکلام کمتر است یا این مسئله صرفا گریبانگیر ایران است؟
این امر یک مسئله جهانی است؛ زیرا هر چقدر که تولید یک اثر موسیقی برای آهنگساز سختتر و پیچیدهتر باشد، مخاطب او هم سختتر و کمتر میشود.
البته آثار موسیقی باکلام بسیاری هم ساخته میشوند که مخاطبان کمی دارند؛ چراکه در لیست آثار موسیقی واقعی قرار میگیرند.
آهنگهای باکلامی که مخاطبان بیشتری دارند؛ به این دلیل است که آن موسیقی برای آن مخاطب تولید شده است. اثر موسیقی که از شعر یا خواننده کمتر استفاده میکند و یا با استفاده از تکنیکهای روز سعی در جذب مخاطب ندارد و اتفاقاً از این تکنیکها فراری است، موسیقی است که اصلاً مخاطب ندارد؛ یعنی اول موسیقی تولید میشود و بعد مخاطب پیدا میکند.
آثار موسیقی که اما مخاطب دارند، مخاطب آنها از ابتدا وجود داشته و بعد موسیقی برایشان تولید میشود؛ در حقیقت دو ماجرای کاملاً متفاوت هستند.
این امر در همه جای دنیا به همین شکل است و حتی ایران در شرایطی وضعیت بهتری دارد، چه بسا که موسیقیدانهای خارجی خوب هم که در ایران روی صحنه رفتهاند، به این نکته اشاره کردهاند.
مصداق این امر زمانی است که گروه ما چند شب در شهرهای مختلف ایران روی صحنه میرود و در سالنهایی مانند تالار وحدت در یک شب نزدیک به ۱۰۰۰ نفر مخاطب دارد، در صورتی که اگر گروهی مانند ما در اروپا و آمریکا کنسرت برگزار کند، مخاطب کمتری خواهد داشت. در حقیقت اگر گروهی با چنین موسیقی در اروپا کنسرت برگزار کند، در یک سال ۳۰۰ نفره، ۸۰ درصد جمعیت مخاطبان سن بالایی خواهند داشت؛ چون به نوعی با آن موسیقی ارتباط دارند.
در ایران ولی اینگونه نیست و افراد مختلفی به تماشای این نوع از کنسرتها مینشینند، حال ممکن است اجرا را دوست داشته باشند یا دوست نداشته باشند.
ـ آیا میتوان گفت که این امر بخاطر این است که در ایران تولیدات خوب موسیقی کمتری داریم و مردم تشنه شنیدن کار خوب هستند؟
این امر تعریف این اتفاق است، نه دلیل آن؛ چراکه مردم موسیقی خوب را دوست دارند و هر چقدر هم که سخت باشد، متوجه موسیقی خوب میشوند.
ـ چرا سختتر؟
چون شنیده شدن محصول خوب موسیقی که قدرت تبلیغاتی ندارد، زمانبر است.
به هر حال مردم از کار خوب استقبال میکنند چون افراد زیادی هستند که نگران وضعیت موسیقی هستند. البته که باتوجه به برنامههای موسیقی کوچکتر در مکانهایی مانند کافهها، احتمال اینکه در سالهای آینده شاهد اتفاقات بهتری در موسیقی باشیم، زیاد است.
ـ در صحبتهای خود از عبارت «موسیقی واقعی» استفاده کردید. حال برخی از عبارت «موسیقی فاخر» و برخی از عبارت «موسیقی جدی» استفاده میکنند. عنوان درست برای موسیقی باکیفیت چیست؟
خود من هم بارها به این مسئله فکر کردهام. «موسیقی فاخر» یک بار سنگین به همراه دارد که اشتباه است؛ چون اینگونه اگر از این صفت برای یک نوع از موسیقی استفاده نکنیم، به نوعی آن نوع از موسیقی را غیرفاخر تلقی کردهایم. این امر همانند داشتن مجوز ارشاد میماند؛ در صورتی که در هنر نمیتوان مرزبندی کرد. هنر پزشکی یا مهندسی نیست که معیاربندی و حد و مرز مشخصی داشته باشد، بلکه خصلت هنر به آزاد بودن آن است.
استفاده از عبارت موسیقی جدی هم به همین گونه است؛ گویی که استفاده از عبارت موسیقی هم به همین گونه است؛ گویی که هم موسیقی جدی داریم و هم موسیقی شوخی! اما موسیقی جدی بهتر است یا موسیقی شوخی؟ احتمالا موسیقی شوخی؛ چراکه گاهی هنرمندان از فضای طنز در کار خود استفاده میکنند که فضای بهتری نسبت به بسیاری از آثار موسیقی جدی دارد، مانند آثار فرانک زاپا.
موسیقی واقعی که در زبان انگلیسی real music ترجمه میشود، بار کمتری به همراه دارد؛ چون عبارت «موسیقی واقعی» در زبان فارسی حس سنگینی دارد. با این حال من موسیقی واقعی را بیشتر میپسندم؛ چون موسیقی واقعی میتواند خوب یا بد باشد و موسیقی است که مخاطب درگیر خود موسیقی است، همچنین موسیقی قائم به ذات خود است و به این ربطی ندارد که آهنگساز کیست یا منتقد و مردم راجع به آن چه میگویند. درحقیقت همانند درخت واقعی و درخت مصنوعی است.
انتهای پیام