تاریخ انتشار •به روز شده در
ایالات متحده آمریکا و روسیه در حال مذاکره برای پایان جنگ اوکراین هستند، اما ایفای نقش اروپا در این مذاکرات هنوز آنچنان که باید قطعی نشده است. آنتونیو کوستا، رئیس شورای اتحادیه اروپا، بر لزوم مشارکت اروپا در طراحی امنیت جهانی تأکید کرده است.
اروپا در یک لحظه سونوشتساز قرار دارد. از یک طرف، آمریکا و روسیه بدون در نظر گرفتن ملاحظات پایتختهای اروپایی در حال مذاکره دوجانبه برای رسیدن به یک توافق صلح در جهت پایان دادن به جنگ اوکراین هستند. دولت آقای ترامپ عضویت اوکراین در ناتو را منتفی دانسته و اعلام کرده است که کییف باید ایده بازپسگیری سرزمینهای اشغالشده توسط مسکو را فراموش کند.
از طرف دیگر نیز دولت دونالد ترامپ اروپا را یک رقیب فرهنگی میداند و تعهدات آمریکا به متحدان ناتو را زیر سوال برده است.
پایتختهای اروپایی از مشارکت مستقیم در مذاکرات صلح اوکراین محروم شدهاند و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده قرار است این هفته در عربستان سعودی با همتای روسی خود، سرگئی لاوروف، دیدار کند که این اولین مرحله رسمی مذاکرات است. اوکراین نیز به این دیدار دعوت نشده است.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
این در حالی است که آنتونیو کوستا، رئیس شورای اروپایی در مصاحبهای در کنفرانس امنیتی مونیخ این هفته گفت: «موضوع فقط درباره اوکراین نیست. مذاکرات بر سر معماری جدید امنیتی باید در نظر داشته باشد که روسیه فقط برای اوکراین تهدید نیست بلکه یک تهدید جهانی است.»
وی که نماینده ۲۷ رهبر ملی اتحادیه اروپا است شامگاه دوشنبه همراه با دیگر رهبران ارشد اروپایی در نشست اضطراری پاریس شرکت خواهد کرد که خود میتواند گواهی از شرایط بحرانی این قاره باشد.
ترامپ هفته گذشته اعلام کرد که مذاکرات دوجانبهای با پوتین برای پایان دادن به جنگ تقریبا سه ساله آغاز کرده است.
پایان بازی، یالتا یا هلسینکی
الکساندر اشتوب، رئیس جمهوری فنلاند در مقالهای که روز دوشنبه منتشر شد، به فایننشال تایمز گفت که این تغییرات ژئوپلیتیکی یا به یک «یالتای جدید» ختم میشود یا «هلسینکی» تازهای رقم میزند.
آقای اشتوب در گفتوگو با این روزنامه بریتانیایی اظهار داشت: «در لحظهای سرنوشتساز به سر میبریم که میان دو رویکرد یالتا و هلسینکی قرار دارد. در کنفرانس یالتا، قدرتهای بزرگ آن زمان—روزولت، چرچیل و استالین—ساختار امنیتی اروپا را بر اساس تقسیم حوزههای نفوذ شکل دادند.»
او در ادامه افزود: «گزینه دیگر، لحظه سرنوشتساز دیگری همچون کنفرانس هلسینکی در سال ۱۹۷۵ است، زمانی که چارچوبی روشن برای نحوه رفتار کشورها با یکدیگر تعیین شد. این چارچوب بعدها به سه اصل اساسی دولتها یعنی استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی تبدیل شد.»
کنفرانس یالتا که بر اساس نام مکان برگزاری آن در شبهجزیره کریمه شوروی سابق نامگذاری شد، شاهد بازنگری نقشه اروپا توسط ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا بود.
در این توافق، آلمان تقسیم شد و باعث شد تا مسکو بر کشورهایی که بعدها عضو پیمان ورشو شدند، نفوذ پیدا کند.
این توافق همچنین زمینهساز جنگ سرد شد، جنگی که در آن اتحاد جماهیر شوروی مکرراً استقلال و تمامیت ارضی کشورهای پیمان ورشو را نقض کرد.
اما ۳ اصل اساسی مذکور در توافقات هلسینکی ۱۹۷۵ دوباره تأکید شد و به کاهش تنشهای جنگ سرد کمک کرد.
در مذاکرات اضطراری روز دوشنبه در پاریس، رهبران تلاش خواهند کرد تا پاسخ مشترکی به مذاکرات ایالات متحده و روسیه ارائه دهند.
آقای اشتوب گفت: «من میخواهم این لحظه سرنوشتساز به جای اینکه موقعیت ۸۰ ساله یالتا باشد، همچون موقعیت ۵۰ ساله هلسینکی باشد.»
او افزود: «[الان] جایی در میانه این دو است. برخی از روندهایی که در حال وقوع هستند، شبیه یالتا هستند. اما امیدوارم نتیجه نهایی هلسینکی باشد.»
رهبران فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، لهستان، اسپانیا، هلند و دانمارک به همراه سایر مقامات اتحادیه اروپا و ناتو در مذاکرات پاریس شرکت خواهند داشت.
نظم یالتا به ساختار ژئوپلیتیکی اشاره دارد که پس از کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵ شکل گرفت. در این کنفرانس، رهبران ایالات متحده، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی دربارهٔ تقسیم حوزههای نفوذ در اروپا و تعیین مرزهای جدید پس از جنگ جهانی دوم تصمیمگیری کردند. این توافق منجر به تقسیم آلمان و نفوذ مسکو بر کشورهای بلوک شرق شد که بعدها به پیمان ورشو پیوستند. این ساختار، جهان را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم کرد و زمینهساز جنگ سرد شد.
در مقابل، توافق هلسینکی در سال ۱۹۷۵ با امضای ۳۵ کشور، از جمله ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و بیشتر کشورهای اروپایی، بهمنظور کاهش تنشهای جنگ سرد و ایجاد چارچوبی برای همکاریهای سیاسی، اقتصادی و حقوق بشری به تصویب رسید. این توافق شامل تعهداتی در زمینهٔ احترام به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی کشورها، حل مسالمتآمیز اختلافات و رعایت حقوق بشر بود. توافق هلسینکی با تأکید بر حقوق بشر و آزادیهای بنیادین، به کاهش تنشها و تقویت همکاری بین بلوکهای شرق و غرب کمک کرد.
مقایسهٔ این دو نشان میدهد که نظم یالتا بر پایهٔ تقسیم قدرت میان ابرقدرتها و تعیین حوزههای نفوذ بدون مشارکت گستردهٔ کشورهای کوچکتر بنا شده بود، در حالی که توافق هلسینکی با رویکردی چندجانبهتر و با مشارکت گستردهٔ کشورها، بر همکاری، احترام متقابل و حقوق بشر تأکید داشت. نظم یالتا به تثبیت مرزهای ژئوپلیتیکی و آغاز جنگ سرد انجامید، اما توافق هلسینکی تلاشی برای کاهش تنشها و ایجاد چارچوبی برای همکاری و امنیت مشترک در اروپا بود.
source