شفقنا آینده- ETH Zurich و Zühlke مطالعه ای در مورد نحوه استفاده شرکت ها از فناوری های هوش مصنوعی انجام داده اند. در مجموع ۶۳۳ شرکت از زمینه های تولید، فناوری، مراقبت های بهداشتی و مالی از منطقه DACH، انگلستان و ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفتند. استفانو بروسونی، پروفسور مدیریت فناوری و نوآوری، در مصاحبه ای توضیح می دهد که بیشترین پتانسیل در کجا نهفته است و اروپا باید به کجا برسد.

به گزارش شفقنا از miragenews، این مطالعه به توزیع و تاثیر هوش مصنوعی می پردازد. این تجزیه و تحلیل می کند که کدام فناوری ها برای کدام هدف و در کدام عملکرد استفاده می شوند. مهمترین یافته این است که شرکت‌های منطقه DACH نسبت به شرکت‌های آمریکایی نرخ پذیرش هوش مصنوعی پایین‌تری دارند و بعداً شروع به استفاده از هوش مصنوعی کردند. شرکت‌های آمریکایی همچنین از هوش مصنوعی عمدتاً در تحقیق و توسعه استفاده می‌کنند و کمتر در کارکردهای مواجهه با مشتری مانند بازاریابی.

آیا از نتیجه شگفت زده شدید؟

بله و خیر. در حالی که شرکت‌های منطقه DACH نزدیک به غول‌های فناوری قرار ندارند و دسترسی آسانی به آنها ندارند، این مطالعه نشان نمی‌دهد که به‌دست آوردن داده‌ها، مدل‌ها یا الگوریتم‌ها در منطقه DACH دشوارتر است. یکی از تفاوت های قابل مشاهده بین شرکت های اینجا و ایالات متحده این است که ما در توسعه چارچوب های اخلاقی خاص شرکت عقب مانده ایم.

شما از شرایط چارچوب اخلاقی چه می فهمید؟

آنها یک پیش نیاز مهم برای استفاده از هوش مصنوعی هستند. آنها مسئولیت ها را تعریف می کنند و مرزهای مشخصی را تعیین می کنند. اساسا، آنها استفاده از هوش مصنوعی را امکان پذیر می کنند. چنین شرایط چارچوبی در ایالات متحده بالغ تر است.

آیا سرمایه گذاری بسیار بیشتری در ایالات متحده وجود ندارد؟

بله، به طور سنتی دسترسی به سرمایه گذاری های عمده در آنجا آسان تر است. نه فقط سرمایه‌گذاری اولیه برای یک استارت‌آپ، بلکه سرمایه‌گذاری‌های بعدی که برای توسعه واقعی و صنعتی شدن لازم است. این یک مزیت بزرگ است.

اروپا برای انجام بهتر به چه چیزی نیاز دارد؟

فقدان یک غول فناوری داخلی یک نقطه ضعف بزرگ است. با این حال، برخلاف چین، اروپا هیچ جایگزینی برای فناوری های ایالات متحده ایجاد نکرده است. ابتکارات اتحادیه اروپا در درجه اول بر تنظیم دسترسی به داده ها تمرکز دارد و اروپا را به عنوان یک کاربر، نه توسعه دهنده، قرار می دهد. آمریکا و چین در این زمینه بسیار متفاوت هستند. آنها کاربران، توسعه دهندگان و توانمندسازها هستند.

آیا این بدان معناست که چین در حال افزایش است؟

چین برای مدت طولانی در هوش مصنوعی سرمایه گذاری کرده است و بسیار پربارتر از آن چیزی است که ما تصور می کردیم. حالا معلوم می شود که آنها فناوری هایی را توسعه داده اند که امروزه همه ما با آن آشنا هستیم. DeepSeek در این زمینه جای تعجب ندارد. این صرفا محصول روش خاصی از سرمایه گذاری در هوش مصنوعی و تلاش برای استفاده از تحولات منبع باز برای دور زدن موانعی است که توسط مقررات و محدودیت های تجاری بر چین تحمیل شده است.

چه چیزی می توانیم از چین و آمریکا بیاموزیم؟

از چین، می‌توانیم یاد بگیریم که تنها یک راه برای تعامل با هوش مصنوعی مولد وجود ندارد. مانند سوئیس، ایالات متحده دسترسی خوبی به دانشگاه‌های برتر دارد، اما بالاتر از همه به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ، و مقررات نسبتاً لیبرالی دارد که می‌تواند منجر به مشکلات حاکمیتی شود. با این حال، اتحادیه اروپا انگیزه های بسیار کمی برای سرمایه گذاری در هوش مصنوعی ایجاد کرده است و رژیم نظارتی آن اروپا را به جای توسعه به محلی برای استفاده از هوش مصنوعی تبدیل کرده است.

سوئیس به ویژه در چه چیزی خوب است؟

سوئیس تحت تأثیر شرایط چارچوب اتحادیه اروپا قرار دارد اما از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است. برخلاف سایر کشورهای اروپایی، ما به موسسات پیشرو از جمله ETH زوریخ نزدیکتر هستیم. این امر با حضور قوی گوگل، اپل، IBM و بسیاری از شرکت‌های فناوری ایالات متحده در سوئیس ثابت می‌شود، نه تنها به عنوان مکانی برای فروش خدمات خود، بلکه برای توسعه فناوری‌ها. همچنین استارت آپ های امیدوارکننده زیادی داریم. تنها مشکل این است که آنها رشد نمی کنند. آنها توسط گوگل ها و آی بی ام های این دنیا تسخیر می شوند. سوئیس در توسعه برتر است اما با «تولید» مبارزه می کند. بسیاری از استارت آپ ها در اینجا رشد نمی کنند زیرا خیلی زود تصاحب می شوند.

عوامل موفقیت در استفاده از هوش مصنوعی چیست؟

اول از همه، دسترسی به فناوری و داده ها بسیار مهم است. حتی اگر فناوری ها در اروپا توسعه نیافته باشند، می توان آنها را خریداری کرد. اما آنچه واقعاً گم شده است، یک چارچوب اخلاقی و به طور کلی، توسعه فرآیندهای سازمانی و اصول حاکمیتی است، مانند: داده‌ها در کجا ذخیره می‌شوند؟ چه کسی به آن دسترسی دارد؟ چه کسی مسئول استفاده از آن است؟ چارچوب اخلاقی ابزار مدیریتی است که شفافیت را تضمین می کند و تصمیم گیری مسئولانه را تسهیل می کند. بدون این، استفاده از فناوری ها در مقیاس بزرگ دشوار خواهد بود. واضح است که شرکت‌های منطقه DACH و اتحادیه اروپا در کل برای توسعه فعالانه چارچوب‌های خاص شرکت بسیار کند عمل کرده‌اند. آنها بیش از حد متمایل شده اند که منتظر مقررات اتحادیه اروپا باشند. اتحادیه اروپا شروع به بازنگری در نقش خود در این حوزه کرده است، همانطور که اخبار مربوط به توقف مقررات جدید در مورد مسئولیت و حریم خصوصی هوش مصنوعی نشان می دهد. زمان مناسبی برای بررسی رویکردهای پایین به بالا است که مکمل مقررات از بالا به پایین هستند.

منبع: miragenews

source

توسط postbin.ir