شفقنارسانه- روز شنبه، دور اول مذاکرات ایران و آمریکا با حضور عباس عراقچی نماینده ایران و استیون ویکاف نماینده آمریکا به میزبانی عمان برگزار شد. یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که بسیاری از کارشناسان درباره آن نگرانی داشتند، نحوه فعالیت رسانه‌ای ایران در زمینه این مذاکرات بود. اما رسانه های ما تا چه اندازه برای پوشش این مذاکرات آمادگی داشتند و آیا توانستند بر جامعه مخاطب خود اثر بگذارند؟ مهدی مطهرنیا آینده پژوه و استاد دانشگاه معتقد است؛ اگر  اثر گذاری کار رسانه ای در بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت برنامه ریزی جدی شده باشد و از مناسبت درونی و تناسب با جوامع گوناگون مخاطب- که بالطبع متکثر هستند-برخوردار باشد، می تواند اثر گذاری به اندازه خود مذاکرات در پی داشته باشد. عدم قطعیت در برابر تیم ترامپ بسیار بالاست چرا که ترامپ و تیم او پیش بینی پذیری بسیار کمی دارند. در ایران هم پیش بینی پذیری آنچه در داخل کشور در باب مذاکره انجام می شود، با عدم قطعیت بالا روبروست. این دو عدم قطعیت بدون در نظر گرفتن استمرار سابقه و شدت کار رسانه ای اگر از مناسبت درونی و تناسب بیرونی برخوردار نباشد، می تواند به ضد خود تبدیل شود.

 

 

مطهرنیا با اشاره به عملکرد و اهداف رسانه ها  به شفقنا رسانه ها می گوید: رسانه انتقال دهنده پیام از مبدا به مقصد با هدفگذاری های خاص و روش شناسی و روش نگاری ها و روش های گوناگونی است  که تلاش می کند بر مبنای هدف گذاری رسانه از رساناهای گوناگون بهره برداری کند. رادیو، تلویزیون، روزنامه، شبکه های اجتماعی و همه اینها رساناهایی هستند که از طریق گوناگون سخت افزاری و نرم افزاری موجود، پیام هایی را در مسیرهای معنادار آن به مقصد و صاحبان پیام ارسال می کنند.

او بیان می کند: جامعه مخاطب را وقتی با عملیات روانی روبرو سازیم، بالطبع رسانه ها خواهان آن هستند که بر مبنای این مطلب بر روی نقطه تاثیر پذیری جامعه مخاطب اثر بگذارند. لذا عملیات روانی  و دستکاری در آستانه تلقین پذیری جامعه مخاطب، به نفع صاحبان رسانه است. لذا در این متن و معنا این ویژگی وجود دارد که جامعه رسانه ای ما تا چه اندازه توانسته است بر مبنای هدف گذاری در این زمینه کار کند تا بتواند بر جامعه مخاطبان در باب مذاکرات با هدف گذاری تیم مذاکره کننده و دستگاه سیاست خارجی جموری اسلامی ایران اثر بگذارد. اگر این اثر گذاری در بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت برنامه ریزی جدی شده باشد و از مناسبت درونی و تناسب با جوامع گوناگون مخاطب- که بالطبع متکثر هستند-برخوردار باشد، می تواند اثر گذاری به اندازه خود مذاکرات در پی داشته باشد.

این استاد دانشگاه توضیح می دهد: امروزه در جوامع پیشرفته در بسیاری از از نهادهای مهم، پیوستی به نام «انضمام رسانه ای» دارند که در آن به طور دقیق با استفاده از کارشناسان زبده در رشته های مختلف علوم ارتباطات و علوم اجتماعی و علوم انسانی با تخصص های گوناگون در چارچوب نرم افزاری و سخت افزاری بهره می برند. اکنون من به دنبال فضایی هستم که بتوان در آن این آرا را در ایران تکمیل کند، یعنی رهبری افکار عمومی در زمان آینده اهمیت خواهد یافت که وقتی امروزه صحبت از دهکده جهانی مک لوهان می شود یا فریدمن از جهان مسطح می گوید و خود من هم سه گانه های اتاق شیشه ای و گوی بلورین را مطرح کردم، در واقع همه اینها از اهمیت این مساله در آینده می گویند.

او با توضیح درباره عملکرد رسانه ای تیم مذاکره کننده در عمان می گوید: لذا اگر این معنا را بپذیریم، وضعیت کنونی «انضمام رسانه ای» تیم مذاکره کننده نسبت به گذشته بهتر ارزیابی می شود، اما بگ های گوناگونی همچنان وجود دارد از جمله؛ خوش بینی در جهت اثر گذاری بر بازار وجود دارد خبر درمانی و … که بدون شناسایی دقیق از دشمن و شناسایی خود در عملکرد آینده، تبعات این مساله بیشتر می شود. باید این نکته مهم را هم در نظر بگیریم که  عدم قطعیت در برابر تیم ترامپ بسیار بالاست چرا که ترامپ و تیم او پیش بینی پذیری بسیار کمی دارند. در ایران هم پیش بینی پذیری آنچه در داخل کشور در باب مذاکره انجام می شود، با عدم قطعیت بالا روبروست. این دو عدم قطعیت بدون در نظر گرفتن استمرار سابقه و شدت کار رسانه ای اگر از مناسبت درونی و تناسب بیرونی برخوردار نباشد، می تواند به ضد خود تبدیل شود.

source

توسط postbin.ir