به گزارش ایسنا، در ابتدای این نشست، مرتضی قاضی، مدیر دفتر هنر و ادبیات پایداری حوزه هنری در سخنانی بیان کرد: ما به دنیای پس از شهادت سید حسن نصرالله فکر نکرده بودیم. در چنین شرایطی مردم و جامعه از ما توقع دارند که تولید روایت داشته باشیم. از همین رو در ابتدا من وارد کانال آقای هاشمی رفسنجانی شدم اما ترجیح دادم سراغ عناصر فرهنگی و اجتماعی بروم و از روایتهای افراد سیاسی دور شدم. در همین راستا مدیریت این پروژه (دیدار با دبیر کل) به خانم طاووسی سپرده شد. برخی از روایتها روی شخصیت دیگر بسته است که تکمیل کننده روایتها هستند.
قاضی گفت: کتاب «دشواری مبارک» هم درباره انفجار پیجرها در لبنان است. با دشواریهای بسیار زیاد ما سراغ این گنجینه رفتیم. البته محدودیتها فراوان بود. خانم فائضه غفار حدادی میتوانست کار را به خوبی انجام بدهد. تعبیر من از این کتاب یک دشواری مبارک برای خود ایشان است که سه فرزند دارد و در گیریهای فراوان خانوادگی و کاری داشت. این کتاب از نظر موضوعی هولناک است.
وی همچنین درباره کتاب «دوازده صفر سه» بیان کرد: آقای علیزاده روایت تشییع را به نگارش در آوردهاند. ما در نگارش این کتاب متوجه شدیم آدم محقق زبان دادن نداشتیم.
در ادامه، فائزه طاووسی توضیح داد: به دلیل فراوانی روایتها ما به دنبال اهالی فرهنگ، هنر و رسانه رفتیم. دسترسی به این افراد به دلیل آنکه در مأموریت بودند سخت بود. آنها تجربهای خاص و ناب داشتند و دوست داشتند که در سینه خود باقی بماند. ما آنها را مجاب کردیم که روایت خود را برای ما بازگو کنند.
این نویسنده خاطرنشان کرد: کتاب ۲۰ روایت دارد و معتقد بودم به دلیل تفاوت جنس روایتها کتاب باید به شکل گروهی به نگارش دربیاید. از ابتدای آبان سال گذشته نگارش این کتاب را دست گرفتم و در آذرماه به برای تولید آماده شد. توجه شهید سید حسن نصرالله به کودکان، همسر، رزمندگان جبهه مقاومت، فرهنگ و هنر ایرانی و… بسیار ویژه بود.
در ادامه این نشست، فائضه غفارحدادی، نویسنده کتاب «دشواری مبارک» بیان کرد: جمعیت حاضر در این نشست بسیار زیاد است و این حضور گرانقدر است. این کتاب با همکاری دفتر هنر و ادبیات بیداری اسلامی حوزه هنری شکل گرفت. ضرورت ثبت و نگارش این کتاب بسیار بود.
من در ابتدا قولی به آقای قاضی ندادم. دنبال مترجم گشتم و در نهایت روایتها ثبت شد. در جلسه اول راوی ضرورت روایت را میفهمید. جانبازان یک عمر مخفی زندگی کرده بودند و زندگی اطلاعاتی داشتند. از همین رو بدون اسم و هویت کار را پیش بردیم. این کتاب روایت ۴۰ نفر از اطرافیان پیجری است. روایت اطرافیان جزئیات بیشتری داشت و شعاری نبود. روایت احساسات آنها نیاز به ترجمه نداشت.
غفار حدادی با اشاره به اینکه این افراد آسیب دیده، مدیریت بحران فراوانی داشتند گفت: آنها زندگی مقاومتی والایی را در این فضا تحت مکتب شهید سید حسن نصرالله و مقاومت به نمایش گذاشتند. هدف دشمن ناکارآمدی این رزمندگان بود و تبلیغ روانی علیه حزب الله. اما این آسیب دیدگان با نحوه مواجه خود با این بحران دشمن را ذلیل و تحقیر کردند. این کتاب برای من بستر رشد درونی را فراهم کرد.
در بخش دیگر این نشست، محمدصادق علیزاده نویسنده کتاب «دوازده صفر سه» بیان کرد: در اصل قرار بود پوششهای شبه ژورنالیستی و میدانی برای رسانههای داخلی بنویسم. با حضور در آنجا احساس کردم این نوع نگارش قواره لازم برای آنچه که من دارک کردم فراهم نمیکند. از همین رو نوشتهها و عکسهایم را در راستای نگارش کتاب در نظر گرفتم. از نظر زبانی مشکلی نداشتم و عموم ارتباطات من به زبان انگلیسی بود.
وی افزود: این کتاب تشییع نگاری نیست بلکه تشییع نگاری بهانه صحبت از جریان مقاومت شد که برآمده از تاریخ، فرهنگ و سیاست است. نگاه مخاطب ایرانی درباره مقاومت بشدت معوج و ایرانی است به این دلیل که درک ما از مفاهیم ارزشی متفاوت است. ماهیت مقاومت در میدان با نگاه مخاطب ایرانی متفاوت است. در واقع مشترکاتی داریم ولی در زندگی روزمره و واکنشهای سیاسی این جامعه چند فرهنگی، تفاوتهایی داریم و از ما مستقل است.
علیزاده با اشاره به اینکه در تشییع پیکر شهید سیدحسن نصرالله در منطقه حضور میدانی داشته است، بیان کرد: این مشاهدات میدانی درباره شهید سیدحسن نصرالله من را به یک مباحث نظری رساند. تشییع شهید سلیمانی و حضور در لبنان فضای بسیار عجیبی را برای من ایجاد کرده بود. آنچه که از جانبازان ناشی از انفجار پیجرها مشاهده کردم این بود که آنها قائل به غرور نیستند و آنچه که من را میسوزاند این بود که این آدمها را نمیشد نشان داد.
انتهای پیام