بیگدلی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:

کارشناس مسائل آمریکا گفت: نگرانی اصلی جمهوریخواهان این است که ظهور حزب جدید، رأیدهندگان محافظهکار را تضعیف کرده و باعث تفرقه در اردوگاه آنها شود.
علی بیگدلی، کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دلایل و پیامدهای تأسیس حزب جدید توسط ایلان ماسک در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اعلامیه استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۶ منتشر شد و پس از آن، دو حزب اصلی در این کشور شکل گرفتند. یکی از این احزاب، حزب سانترالیسم یا متمرکزگرایان بود که معتقد بودند قدرت باید به حکومت مرکزی منتقل شود، یعنی همان نظام فدرال آمریکا که این حزب بعدها به حزب دموکرات تبدیل شد. در مقابل، گروه دیگری اعتقاد داشتند که هر ایالت باید در داخل خود استقلال داشته باشد و تنها در سیاست خارجی تابع حکومت مرکزی باشد. این دو حزبی بودن، میراثی بود از مهاجران انگلیسی که در سال ۱۶۲۰ به بوستون آمدند و نظام دو حزبی را از انگلستان به آمریکا منتقل کردند و حالا دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در حال نقشآفرینی در ایالات متحده هستند. توجه داشته باشید که در قانون اساسی آمریکا هیچ منع قانونی برای تعدد احزاب وجود ندارد. امروز نیز چند حزب کوچکتر مثل حزب مردم، حزب سبزها و حزب لیبرترین فعال هستند، اما نقش آنها در قدرت سیاسی آمریکا بسیار محدود است و عمدتاً قدرت میان دو حزب اصلی، جمهوریخواه و دموکرات، تقسیم شده است. به همین دلیل، به طور سنتی آمریکا جامعهای دو حزبی محسوب میشود.
وی ادامه داد: باید متوجه بود که اختلافات کنونی میان ترامپ و ایلان ماسک نیز منع قانونی ندارد و برخلاف انگلستان، در آمریکا محدودیتی برای تشکیل احزاب جدید نیست. همکاریهای ایلان ماسک و ترامپ با هدف کاهش هزینههای دولت آغاز شد تا بدهیهای عظیم آمریکا که نزدیک به پنج تریلیون دلار است، کاهش یابد. این کاهش هزینهها باعث شد دولت بخش قابل توجهی از کارکنان دولتی را کاهش دهد؛ در نتیجه حدود دو میلیون نفر در آمریکا بیکار شدند. با توجه به وضعیت اقتصادی دشوار و نارضایتی عمومی، تلاش ایلان ماسک برای کاهش هزینههای دولت و تغییرات مدیریتی با مخالفتهایی مواجه شد، خصوصاً از سوی جمهوریخواهان. ترامپ نیز که در کمپینهای انتخاباتی هزینه زیادی برای تبلیغات کرده بود، تحت فشار قرار گرفت و ناچار شد ماسک را از کابینه کنار بگذارد. حالا ماسک با استفاده از ثروت خود حزب جدیدی با نام «حزب آمریکا» تشکیل داده که شعارهایش بسیار شبیه به شعارهای ترامپ است؛ این حزب بر افتخارآفرینی برای آمریکا و کاهش نقش دولت در اقتصاد و تقویت بخش خصوصی تمرکز دارد. اختلافات میان این دو نفر و جریانهای سیاسی، اکنون به اوج خود رسیده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: لایحهای که ترامپ اخیراً در کنگره با نام طرح زیبا و بزرگ مطرح کرد و با اختلاف کمی تصویب شد، هدفش کاهش مالیات صاحبان صنایع و تشویق به افزایش سرمایهگذاری و اشتغال است. این موضوع میتواند به نفع ترامپ باشد و تحقق وعدههایش برای خروج آمریکا از رکود اقتصادی تلقی شود؛ اما طرح تشکیل حزب جدید توسط ایلان ماسک اگرچه اعلام شده ولی هنوز به نتیجه نرسیده و با چالشهایی مواجه است؛ نخست، مخالفت کنگره و دیوان عالی که حافظ قانون اساسی آمریکا هستند، و دوم، فقدان تجربه سیاسی ماسک. همچنین، اکثریت جمهوریخواهان در کنگره ممکن است مانع از تحقق این طرح شوند، زیرا تغییر در تعادل قدرت سیاسی در آمریکا رخ خواهد داد و این مسأله به نفع آنها نخواهد بود. اگر ایلان ماسک در انتخابات میاندورهای سال آینده بتواند موفق شود و حتی چند نماینده به کنگره بفرستد یا بر آن تاثیر بگذارد، ممکن است تعادل قدرت را در ساخت و ساختار سیاسی آمریکا به هم بزند. با این حال، به دلیل فقدان تجربه سیاسی و فشارهای موجود، تحقق این طرح و تأسیس یک حزب سیاسی توسط ماسک تا حدی بعید به نظر میرسد یا حداقل آینده آن در هالهای از ابهام است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نکته نهایی این است که جامعه آمریکا همچنان با شکافهای عمیقی مواجه است؛ نمونه آن، حمله به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ که نشان داد آمریکا دیگر آن رهبری بیچون و چرای جهان را در اختیار ندارد. دموکراتها نیز به شدت با ورود یک حزب سوم به ساختار سیاسی آمریکا مخالف هستند، زیرا این موضوع میتواند گسلی در ساختار قدرت آمریکا ایجاد کند. ایلان ماسک در میان مردم و حتی در کنگره محبوبیت قابل توجهی دارد، هرچند سقوط سهام شرکتش هم اهمیت چندانی برای او ندارد. نگرانی اصلی جمهوریخواهان این است که حضور حزب جدید، رأیدهندگان محافظهکار را تضعیف و باعث تفرقه در اردوگاه آنها شود. در نهایت تقابل ترامپ و ماسک نشاندهنده شکافهای عمیق اقتصادی و سیاسی در آمریکا است. این وضعیت چندقطبی، تزلزل قدرت در داخل و کاهش نفوذ آمریکا در عرصه جهانی را به دنبال خواهد داشت، به ویژه در شرایط حساس سیاسی و نظامی فعلی جهان.
انتهای پیام/
source