به گزارش خبرنگار ایلنا، همزمان با فراررسیدن عاشورای حسینی و ایام سوگواری شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان به واکاوی ابعاد مختلف شخصیتی و قیام امام حسین (علیه السلام) و یارانشان علیه ظلم پرداخته و می‌پردازند و از این رهگذر سعی دارند ابعاد و نمودهای تازه‌ای از واقعه عاشورا را هدفِ روشنگری قرار دهند. در این چهارچوب، یکی از مسائل و نکاتی که به آن توجه ویژه‌ای می‌شود، تاثیر عاشورای حسینی و سیره امام حسین (علیه السلام) بر روند تحولات جهان کنونی و انسان معاصر است.

به طور خاص، بسیاری از افکار عمومی در منطقه غرب آسیا و کشورهای اسلامی به این مساله اشاره دارند که مقاومت جانانه ملت فلسطین در برابر رژیم اشغالگر قدس و تجاوز آن به نوار غزه، جلوه‌ای از فلسفه و نمودهای فکری قیام تاریخی امام حسین (علیه السلام) و ایستادگی ایشان در برابر ظلم و ستم را به نمایش می‌گذارد. به بیان ساده تر، رزمندگان مقاومت فلسطین هم از نظر فکری و هم میدانی، به نوعی تحت تاثیر واقعه کربلا هستند. موضوعی که البته به اذعان برخی نشریات غربی مورد اشاره یحیی سنوار رهبر حماس در نوار غزه نیز بوده است. از این رو، ایلنا در گفتگو با «وفا العدینی» نویسنده و تحلیگر فلسطینی سیاست بین الملل به واکاوی چند سوال مهم با محوریت مسائل مذکور پرداخته است.

مشورح گفتگو با وفا العدینی را در ادامه می خوانید.

برخی از تحلیلگران و البته افکار عمومی در جهان اسلام بر این باورند که جنگ غزه را باید تا حدی شبیه به واقعه کربلا دانست. به نظر شما دلیل این شباهت‌سازی‌ها چیست؟

واقعه کربلا جلوه‌ای عینی از نبرد تاریخی حق و باطل در دلِ تاریخ است. در این راستا، از یک سو شاهد حضور امام حسین (علیه السلام) و یاران ایشان بودیم که در جبهه حق بودند و در سوی دیگر، سپاه بزرگ دشمن قرار داشت که سعی داشت به هر طریق ممکن، حقیقت را در دشت کربلا به مسلخ ببرد. در این چهارچوب، آنچه که از دید افکار عمومی در کشورهای اسلامی، جنگ غزه در وضعیت فعلی را شبیه به واقعه‌ای نظیر کربلا می‌کند، این واقعیت است که نیروی حق علی رغم کم بودن تعداد نفرات و البته‌ عدم دسترسی آن به تسلیحات و سازوبرگ‌های نظامی پیشرفته، هیچ ابایی در مواجهه و مقابله با لشگر ظلم رژیم اشغالگر قدس ندارد و بر مقاومت تا استیفای حقوق ملت فلسطین تاکید دارد. در واقع، در قالب جنگ غزه شاهد هستیم که نیروی حق به همان استدلالی تمسک می‌جوید که در واقعه کربلا جبهه حق بر آن تاکید داشت.

البته که سفاکی و وحشی‌گری‌های غیرقابل باور صهیونیست‌ها و حامیان بین المللی این رژیم نیز کم از خونخواران حاضر در دشت کربلا ندارد. به بیان ساده تر، ظالمان عالم در زمان امام حسین (علیه السالم) دست به جنایتی تاریخی زدند و اکنون می‌بینیم که صهیونیست‌ها نیز جنایاتی هولناک و تکان‌دهنده را علیه مردم غیرنظامی و بی‌دفاع غزه انجام داده و می‌دهند. مسائلی از این دست همه و همه سبب شده‌اند تا نوعی شبیه‌سازی میان واقعه کربلا و تحولات جاری در قالب جنگ غزه بروز و ظهور پیدا کند.

در بحبوحه جنگ غزه شاهد بودیم که نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی مدعی شد که به محتوای شماری از نامه‌های یحیی سنوار رهبر حماس در نوار غزه دست یافته است. در بخشی، این نشریه آمریکایی اعلام داشته که یحیی سنوار به رهبران حماس در خارج از نوار غزه و البته میانجی گران بین المللی گفته است که «ما باید در همان مسیری که شروع کرده ایم، پیش برویم در غیراینصورت بگذار تا شاهد کربلایی دیگر باشیم». تحلیل شما از این مساله چیست؟

به نظرم جنس نگاه محور مقاومت در منطقه تا حد زیادی متاثراز رویدادهای تاریخی نظیر واقعه کربلا است. در سال‌های اخیر و در بحبوحه اوج گیری برخی ناامنی‌ها در سطح منطقه غرب آسیا به عینه شاهد بوده‌ایم که نمودهای قیام امام حسین (علیه السلام) و یارانشان به کرات از سوی افراد و چهره‌های مطرح و محوری در جریان مقاومت مورد اشاره بوده است. از این رو، اینکه شاهدیم یحیی سنوار نیز به واقعه کربلا اشاره داشته در حقیقت ریشه در همین واقعیت ذهنی و فکری و فلسفی دارد. به نظر می‌رسد یکی از اصلی‌ترین رگه‌های فکری و فلسفی جریان مقاومت در منطقه در واقعه کربلا ریشه دارد و اساسا همین تفکر است که هم صهیونیست و هم متحدان غربی آن‌ها را سال هاست که با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

با این حال، بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که در بحبوحه جنگ غزه مدام جریان‌های مخالف با محورِ مقاومت سعی داشتند تا میان شیعیان و اهل تسنن اختلاف بیندازند و از این رهگذر مقاومت فلسطین و یا روند حمایت‌ها از مقاومت از سوی ایران را تضعیف کنند. به عنوان مثال مدام گفته می‌شد که جنبش حماس و مردم غزه از نظر فکری و مذهبی با شیعیان اختلافات جدی دارند. این در حالی است که این جنبش و نیروهای آن و مردم غزه به شاخه‌ای از اهل تسنن تعلق دارند که به شیعیان نزدیکترین قرابت فکری را دارد. کما اینکه در نوار غزه ما شاهد مسجد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و یا مسجد حضرت علی (علیه السلام) نیز بوده ایم. قدرت‌های غربی و متحدان جهانی آن‌ها سالهاست که با تاکتیک تفرقه بینداز و حکومت کن به هر نحو ممکن سعی داشته‌اند که جریان‌های مخالف با خود را سرکوب و یا تضعیف کنند و این قبیا تاکتیک‌های آن‌ها نیز به هیچ عنوان جدید نیست.

به نظر شما تفکر حسینی چه کمکی به مقاومت فلسطین در نبرد با رژیم اشغالگر قدس می‌کند؟

تئوریسین‌های برجسته رژیم اشغالگر قدس سال هاست که به این نکته اشاره دارند که مقابله با جریان مقادمت در سطح منطقه بسیار دشوار است و دلیل آن هم این است که این جریان، گذشته‌ای سرخ و آینده‌ای سبز را پیش روی خود می‌بیند. گذشته سرخ اشاره به مساله شهادت و به طور خاص شهادت امام حسین (علیه السلام) و تسلیم نشدن ایشان در برابر ظلم و ستم دارد.

آینده سبز نیز به مساله مهدویت اشاره دارد و نور و امیدی که از آن انعکاس می‌گیرد. از این رو، اینکه می‌بینیم رزمندگان مقاومت فلسطین در سخت‌ترین شرایط با صهیونیست‌ها می‌جنگند و در این رابطه با کمترین امکانات و بیشترین فشارها علیه خود رو به رو هستند، تنها به پشتوانه ایمان قلبی امکان تحقق دارد. قبل از اینکه اسلحه به دست گرفته شود و یا رزمنده در میدان نبرد بجنگد، بایستی از نظر فکری و اعتقادی و روحی قدرتمند شود. تفکر حسینی در همین نقطه به یاری نیروهای مقاومت می‌آید.



انتهای پیام/

source

توسط postbin.ir