شهرام درخشان مطرح کرد؛
مستند «طَجرِشت» به کارگردانی شهرام درخشان درباره تجریش، اقلیم، معماری و حال و هوای این منطقه است.
شهرام درخشان، کارگردان مستند در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره تازهترین اثر خود اظهار کرد: «طَجرِشت» فیلمی درباره منطقه تجریش در تهران است. مستندی که میخواهد نگاهی تازه و از زاویه دید من، همه آن چه در این منطقه توجه برانگیز بوده و هست را بازنمایی کند. تاریخ، اقلیم، معماری و فرهنگ در این منطقه به اندازهای منحصر و دارای ارزش است که قابلیت روایت به زبان فیلم را دارد.
درخشان درباره نحوه شکلگیری ایده پرداختن به چنین موضوعی خاطرنشان کرد: پهنه بیش از ششصد کیلومتر مربعی تهران، نسبت به چیزی که حتّی یک قرن پیش بوده عرصه نویی به حساب میآید و هر چه به عقبتر برگردیم این پهنه کوچکتر هم میشود. اگر آن قدر به عقب برگردیم که به جای این شهر بی دروازه امروزه، تا چشم کار میکند زمین برهنه ببینیم، آن وقت اهمیت وجودی منطقهای که بیش از یک هزاره و بیشتر در دامنه جنوبی البرز و در فرادست ری وجود داشته، آشکارتر خواهد شد. تجریش منطقه پیش از پیدایش تهران در شکل شهری، آبادان بوده و به عبارتی میشود گفت تهران آنقدر دامن گسترده از پس سدهها که در نهایت خودش را به تجریش چسبانده است و آن قدر بزرگ و گسترده شده که حالا تجریش را منطقهای یا محلّهای از تهران بدانیم. این مسئله اما در حقیقت تجریش تخفیفی ایجاد نمیکند، هنوز هم این محل، یکی از نقاط ثقل تهران است.
وی ادامه داد: گذشته از این، قابل فهم است که این پیشینه طولانی و این پیرسالی، در نهفت خود تاریخی پر حادثه و پر نقل داشته باشد. آن چه در این محلّه کهنسال میبینیم میراث تاریخ است و تاریخ را همیشه باید بازخواند. این بار و در این نوبت در فیلمی مستند که در ابتدای هزاره پانزدهم خورشیدی ساخته خواهد شد.
کارگردان «طجرشت» در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: بعد از پشت سر گذاشتن بخش اصلی پژوهش، در تدارک آغاز تصویربرداری هستم. گمان میکنم که طی چند روز آینده با انجام هماهنگیهای لازم اداری، فیلمبرداری «طجرشت» آغاز شود.
درخشان با اشاره به اینکه «طجرشت» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است، درباره همکاری با این مرکز توضیح داد: طی حدود سه دهه اخیر چند تجربه کاری با مرکز گسترش داشتهام. حقیقت این است که این تجربهها ترکیبی از طعم تلخ و شیرین بوده؛ شیرین به این دلیل که با آدمهای خوب در این مرکز کار کردهام و تلخ، چون این سیستم دارای همان خلاءها، کاستیها، خطاها و نواقص ذاتی سیستمهای دولتی و نیمه دولتی است. گمان نمیکنم قاطبه فیلمسازانی که در طول حدود چهل سال فعالیت این مرکز با آن همکاری داشتهاند با نظر من مخالف باشند؛ حتی مدیران گذشته و کنونی آن نیز احتمالاً با نظر من موافق هستند. جالب است که همه؛ از مسئولان تا مرتبطان، به نواقص اذعان داریم ولی همچنان آن را اجتناب ناپذیر و به عبارتی «همین که هست» میدانیم و آنها را قبول کردهایم. با این حال همیشه مرکز گسترش در تصور من جایی مستقلتر از نهادهای سرمایه گذار یا مدعی حمایتگری از سینمای مستند بوده و البتّه همراهی بیشتر مدیران و کارکنانش، بیاغراق بسیار محترمانهتر و صمیمانهتر از جاهای دیگر بوده است. این همان بخش شیرینی است که به آن اشاره کردم. این بار هم فقط میتوانم امیدوار باشم که کمتر تلخی آن خلاءها و نواقص نهادی شده را مزه کنم و بیشتر برخوردار شوم از احترام و صمیمیت موجود در مرکز گسترش و هزار البته همراهی مفیدشان که میتواند در ساخت این فیلم مستند مثمر ثمر باشد.
وی درباره وضعیت حال حاضر سینمای مستند گفت: سینمای مستند خسته و نزار است و همیشه این احتضار برقرار بوده اما گاهی به چند نفس کوتاه این رو به قبله کشانده شده خودش را زنده نگه داشته و مقاومت میکند. چرا که سینمای مستند ذاتاً نامُردنی و زوال ناپذیر است اما شکستپذیر هم هست. واقعیت امر این است که این روزها مستندسازها نانشان را بیش از گذشته به سختی از این تنور نیمه گرم بیرون میآورند. بعضی حتی به ناچار به مشاغل دیگر (نه شغل دوم بلکه مشاغل دست دوم) روی آوردهاند.
درخشان در ادامه افزود: بودجههای نحیف از یک طرف و هزینههای فربه تولید از طرف دیگر، توازنی با هم ندارند. مثلاً به صورت قاعدهای میبینیم که سازندگان فیلمها، به دلیل نداشتن بودجه کافی، از شمار عوامل دخیل در تولید کم میکنند و این به معنای حذف تخصص از سینمای مستند است. فیلمساز خودش تحقیق میکند، خودش مینویسد و علاوه بر کارگردان، تهیهکننده است و حتی فیلمبردار، دستیار و مدیر تولید خودش میشود. تدوینگر همان فیلم هم میشود و اگر نیازی به امور دیگر مثل گویندگی هم داشته باشد، خودش گویندگی میکند و بقیه امور فنی را هم بر عهده میگیرد. این خست در پرداخت ارقام حقیقی به فیلمسازان ضربه مهلکی به پیکر سینمای مستند زده است چرا تولید یک فیلم را از افراد متخصص محروم کرده است.
این کارگردان در پایان تأکید کرد: سینما و فیلم ساختن در هر گونهای یک امر جمعی و تخصصی است. وقتی به دلیل نداشتن نقدینگی و بودجه کافی، فیلمساز متخصصان را حذف میکند، طبیعتاً باید شاهد کاهش کیفیت اثر هم باشیم و این امری این اجتناب ناپذیر است. بدتر اینکه نابرابری در دو نوع سینمای به اصطلاح بدنه و سینمای مستند این موضوع را دردناکتر میکند. ارقامی که در سینمای بدنه یا داستانی صرف میشود در یک قلم، میتواند بودجه چندین و چند مستند طی سنوات طولانی باشد. حتی دستمزدها به عوامل در سینمای مستند به طور عجیبی نسبت به همان کار در سینمای داستانی کمبود رقتانگیزی دارند. خاصه این که کار در سینمای مستند و فیلمسازی مستند به مراتب سختتر و طاقت فرساتر است.
انتهای پیام/
source