به گزارش خبرنگار ایلنا، سازمان تامین اجتماعی به تعبیر کارشناسان و مسئولان فعلی این مجموعه، خود یک دولت کوچک است که دارای بازوهای مختلف اجتماعی و اقتصادی است. این سازمان با یک صندوق بزرگ بینالنسلی مخاطب بیش از ۵۵ درصد مردم ایران محسوب میشود و به این اعتبار، مدیریت اقتصادی این مجموعه یکی از مهمترین وظایف هر دولتی محسوب میشود. از مجموعه بانک رفاه تا شرکتهای مربوط به شستا و تعهدات اقتصادی این سازمان به بیمهشدگان و نهادهای طرف قرارداد، همه و همه جزء ارکان اقتصادی این سازمان است که در سالهای اخیر به دلیل برخی خطاها و مشکلات اقتصادی تضعیف شدهاند؛ اما در دولت سیزدهم مدیران سازمان تامین اجتماعی مدعی یک تحول بزرگ در سطح اقتصادی این سازمان شدند. در رابطه با این ادعاها و اقدامات اقتصادی صورت گرفته در شستا و دیگر مجموعههای تامین اجتماعی، با مصطفی سوری (معاون اقتصادی سازمان تامین اجتماعی) گفتگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در رابطه با موضوع شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) این مسئله مطرح میشود که قرار است این نهاد بخشی از تعهدات سازمان تامین اجتماعی را تقبل کند. سال گذشته سود تجمیع شده این مجموعه حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان اعلام شد. برخی کارشناسان در مقابل این ادعا تاکید داشتند که این سود اصطلاحاً «سودِ اِبرازی» بوده و میزان آن صرفاً ادعای شرکتهاست و بیشتر ناشی از افزایش نرخ ارز و گرانتر شدن محصولات در انبار شرکتها است. از آنجا که بخش عمده طرفهای متقاضی محصولات شستا در داخل هستند، کافی است شرکتهای شستا کالاهای تولید شده خود را در ایام گرانی ارز انبار کنند تا با افزایش قیمت دلار رقمی بهعنوان سود روی عملکرد ادعای شرکتها بیاید. این شائبه درباره سود شستا تا چه میزان صحیح است؟
قبل از پاسخ به این سوال تمایل دارم تا به این مسئله بپردازم که «ریشهی شکلگیری و منابعی که در شستا تجمیع شده چیست»؟ سابقاً عرض کردهام که دولت یکسری از اموال و املاک و شرکتهای خود را به عنوان دیون تعهدات به تامین اجتماعی داده و میدهد. بررسی ما در سازمان تامین اجتماعی نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد از ارزش دارایی شرکتهایی که اکنون در شستا وجود دارند، ناشی از واگذاریهای اجباری دولت در ازای دیون خود به تامین اجتماعی است. قاعدتا حدود هفتاد درصد سهام شرکتهای واگذاری شده، سهام شرکتهایی است که ما انتخاب نکردیم و بهطور اجباری به ما داده شده. تنها ۳۰ درصد از این شرکتها تسهیل سهام و سرمایهگذاری و ایجاد پروژه خود سازمان تامین اجتماعی و در اختیار ما بوده است و قطعا نمیتوان یک شبه یک درخت غیر بارور را بارور کرد.
یعنی آن سی درصد شامل پروژههایی بوده که خود شستا شروع کرده است؟
پروژهسازی و سرمایهگذاریهای جدیدی توسط شستا همهساله انجام میشود. به هر صورت هفتاد درصد سهامهای اعطایی به شستا از نوع اجباری است. بسیاری از این شرکتهای اجبارا واگذار شده، سهامهای خوبی نیستند و باید تغییر کنند. برخی از آنها یکسری شرکتهای کمبازده بودند که خارج از برنامه راهبرد کلی صنعت کشور تاسیس شده بودند یا طی چندین دهه متمادی مشکل داشتند که در نهایت نتوانسته بودند آنها را حل کنند.
در رابطه با ادعاهایی که پیرامون بحث سود شستا میشود و آن را «سود اِبرازی» میخوانند، باید بگویم گاهی برای افزایش داراییهای شستا عملیاتی از سوی شرکتها در حوزه ارزی انجام میشود و اگر این بار هم رخ داده باشد، اتفاقاً جای خوشحالی دارد. هرچند این تاکتیک برای افزایش درآمد ارزی شرکتهای شستا در سال آخر دولت قبل برای نشان دادن افزایش سرمایه و سود شستا استفاده شده بود. البته سود ناشی از چنین عملیاتی (یعنی نگهداشتن کالا و فروختن با نرخ ارز بالاتر) قابلیت تقسیم سود کمتری دارد. علاوه بر افزایش نرخ ارز، مواردی در سالهای گذشته به عنوان سود شناسایی میشد که بعدا مشخص شد تهاتر بین دو شرکت شستا بوده و بهعنوان سود معرفی شده است.
این اتفاق در سال مالی ۱۳۹۹ و در نیمه نخست ۱۴۰۰ رخ داد و مجمع عمومی این شرکتها در دوره جدید پس از مدتها این اقدام را شناسایی کردند. دو هولدینگ داخل شستا دارایی به هم میفروختند اما بهای تمام شدهی دفتری که در حسابهای مالیشان ثبت شده بود، ارقام بالاتری را در زمینه سود و افزایش سرمایه نشان میداد. چون تاریخ معامله به گذشته بود، در عمل عدد کمتری ثبت میشد، اما معامله به قیمت روز شکل میگرفت و احتمالا حسابرس این مبالغ را (برای هر دو طرف) سود شناسایی میکرد؛ به این ترتیب، متاسفانه مابهالتفاوت قیمت فروش این دو هولدینگ شستا در دوره گذشته به یکدیگر، بهعنوان سود شناسایی شده بود که یک خطای آشکار است. بحثی که در اینجا مطرح میشود، این است که دفاتر ما قابلیت تفسیر کیفی از نظر حسابرسی ندارد.
در دوره جدید، البته مجمع عمومی شستا هنوز برگزار نشده و مجمع معمولاً در آخر سال برگزار میشود، اما باید بگویم گزارش تکتک شرکتها و مجامع عمومی آنها که ۲۲ اسفند در پایان سال برگزار میشود، نشان داده که مبلغ کل سود ناشی از فروش تجمعی تکتک شرکتهای شستا در پایان سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۶۱ هزارمیلیارد بوده است که این مبلغ کل فروش تجمعی در سال مالی امسال -که هنوز مجمع آن برگزار نشده- بیش از ۲۳۰ هزار میلیارد تومان برآرود شده است. به این معنا که فروش و تولید ما بالاتر رفته و سودمان افزوده شده اما این مسئله مثل دوره قبل حاصل برخی عملکردهای ارزی و داخلی بین شرکتها نبوده است. ما در این حوزه ۴۳ درصد افزایش داشتیم که البته ۱۰۲ درصد از کل بودجه پیشبینی شده شرکتها نیز در این فرآیند محقق شده است. به این ترتیب، سودی که در دورهی ما عدد آن ارائه شد، از نظر کیفی متفاوت بود و قابلیت تقسیم بیشتری در مقابل سازمان تامین اجتماعی داشت و عدد دقیقتری بود.
حال درباره آن نکتهای که شما دغدغه دارید توضیح خواهم داد. گفته میشود که این سود شستا ناشی از تورم و افزایش قیمت کالاها و خدمات تولید شده توسط شرکتهاست و در واقع سود خالص تجمعی شرکتها چنین نبوده است، در پاسخ باید بگویم که تا پایان اسفندماه سال ۱۴۰۰ بیش از ۳۷.۹ همت (هزار میلیارد سود) سود محقق شده که نسبت به سال گذشته آن است ۵۰ درصد رشد داشته و به میزان ۵۷ هزار میلیارد تومان رسیده است. چنین رشدی قطعا به واسطه اصابت تورم نیست، زیرا بیشتر درصد افزایش فروش در این حوزه رشد داشتیم. بهینهسازیهای زیادی تاکنون ثبت شده که باعث افزایش سود شده است. از جمله افزایش تولید و افزایش ارزش افزوده محصول و صرفهجویی در هزینه عامل این اتفاق بوده است.
در سال مالی گذشته ۲۲ شرکت شستا رکورد تاریخی تولید خود را شکستهاند. ۳۹ شرکت رکورد ۵ سال اخیر تولید خود را شکستهاند. ۴۵ شرکت هم به نسبت سال گذشتهشان رشد بیشتری داشتند. پس هم در مقدار تولید افزایش داشتیم و هم در ریال فروش افزایش شاهد بودیم. لذا در نتیجه سود حقیقی هم افزایش بیشتری داشته است. پس این را نمیشود مطرح کرد که این سود تنها ناشی از تورم بوده (یا حتی تورم در آن نقش بسزایی در آن داشته است). اینکه تورم میتواند روی قیمت نهایی فروش اثر بگذارد یک واقعیت است اما از آنجا که مقدار تولید و فروش هم افزایش پیدا کرده است، باید واقعیت رشد و توسعه سودآوری و بهرهوری شستا را در این مدت اخیر پذیرفت. در آینده البته آمارهای دقیقتری در این حوزه ارائه خواهیم داد.
این بحث عمدتا مطرح میشود که منابع سازمان تامین اجتماعی مانند یک کوه یخ در اثر تورم در حال آب شدن است. این درحالی است که برای شرکتهای شستا بحث صادرات محور شدن مطرح است. یعنی اگر شستا محصولات شرکتهای خود را صادر کند میتواند منابع ارزی که در برابر تورم آسیب نمیبینند را حفظ و سرمایهگذاری کند. در حوزه صادرات آیا قدم بیشتری در شستا برداشته شده است؟
مثال آب شدن یخ شما من را یاد طلب سازمان تامین اجتماعی از دولت انداخت! اتفاقا ما کار کارشناسی انجام دادیم و فهمیدیم که در سال ۱۳۹۲ ما تنها ۶۳ هزار میلیارد تومان از دولت طلب داشتیم که حاصل عدم پرداخت تعهدات دولت به سازمان بود. در سال ۱۴۰۱ حدود ۴۶۰ هزار میلیارد تومان به این بدهی افزوده شد. یعنی از سال ۹۲ تا ۱۴۰۱ و در حدود تنها یک دهه، ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به ارزش ریالی مطالبات ما از دولت افزوده شد.
در آن زمان کل مطالبات ۱۸ میلیارد دلار بود که بعد از سال ۱۳۹۶ و پرشهای پرتکرار نرخ ارز مطالبات ریالی ما را تا این میزان افزایش داد. این مطالبات تا سال ۱۳۹۶ حدود ۱۸۲ هزار میلیارد تومان بود. این درحالی است که ارزش ۴۶۰ هزار میلیارد تومان ادعایی و پذیرفته شده خود دولت در سال جاری، ارزش دلاری ۱۲ میلیارد دلاری دارد و ۶ میلیارد دلار کمتر از ارزش ۱۸ میلیارد دلار سال ۱۳۹۲ است. این مسئله نشان میدهد که ما هر چقدر هم بتوانیم با دولت مذاکره داشته باشیم و مطالبات خود را در قالب دارایی و سهام بگیریم، باز هم به هر حال با تورم موجود ارزش آن آب میشود و طلب ما از نظر ارزش ریالی مدام کاهش پیدا میکند.
اینکه میفرمایید شرایط تورمی چه تاثیری روی شرکتهای شستا گذاشته و از این منظر ما چه ضرورتی نسبت به بحث صادرات حس میکنیم، یک بحث دیگر است. صادرات، درآمد ارزی را افزایش میدهد ولی شما هر نوع دارایی خاصی داشته باشید، معمولا ارزش آن با تورم افزایش پیدا میکند. گاهی قیمت زمین بیش از دلار افزایش پیدا میکند و حفظ زمین از حفظ منابع ارزی پرسودتر است و همه چیز را نمیتوان به صادرات تقلیل داد. البته بحث صادرات در شستا برای ما یک راهبرد است و در مدیریت شرکتهای تابعه سازمان تامین اجتماعی قطعا یکی از دو تا رکن اصلی مورد تاکید ما بوده است.
ما اعتقاد داریم حوزهی اقتصادی تامین اجتماعی گروه تامین اجتماعی چه در شستا چه در حوزه شرکتهای تابعه بانک رفاه دو بال برای پرواز نیاز داریم. یک بال آن بحث توسعهی صادرات در این شرکتها است. بر این مبنا اصلا جناب آقای مرتضوی وزیر کار امسال را بهعنوان سال صادرات در شرکتهای تابعه نامگذاری کردند و تاکید زیادی بر صادرات محوری شستا داشتند. همچنین جلسات مستمر کارگروهی برای توسعه صادرات پیگیری میشود. یک بال دیگر که کمتر به آن اشاره میشود، بحث توجه به حوزه اقتصاد دانشبنیان و تکیه به شرکتهای دانش بنیان است. استفاده از ظرفیت این شرکتها که باعث میشود حجم قابل توجهی از مشکلات شرکتهای ما در بلندمدت حل شود. با توسعه شرکتهای دانش بنیان و ورود این بحث به شرکتهای شستا، ما به راحتی میتوانیم برای خود مزیت ایجاد کنیم از طرف دیگر صادرات را نیز افزایش بدهیم. این دو بال میتوانند واقعا این مجموعه و گروه اقتصادی را رشد و توسعه بدهند و جهش ایجاد کنند.
بحث صادرات مجموعه شستا در واحد و کارگروهی درون این مجموعه متمرکز شد و برای آن ستاد ایجاد شده است. همچنین درون شستا یک معاونت دانش بنیان ایجاد شد تا دو رویکرد اساسی یاد شده پیگیری شود. برای هر دو حوزه هم نقشه راه و برنامههای گستردهای روی میز قرار دارد.
در حوزهی صادرات هیاتهای تجاری فارغ از بحثهای سیاسی مثل تحریم فعال شدهاند. تاکید بر مزیتهای بومی شرکتها در این زمینه نقش عمده و بسزایی دارد. گردش نقدینگی و زنجیره ارزش باید در پی تمرکز روی صادرات شکل بگیرد. ایجاد شرکتهایی بهعنوان تسهیلگر در امر صادرات شرکتهای شستا بخشی از این نقشه راه است.
در گذشته این آسیب وجود داشت که برخی شرکتهای واسطه میآمدند و محصولات را خریداری و با قیمت نازل صادر میکردند. این پدیده آسیبهایی داشته و به هر حال یکسری پروندههایی نیز در زمینه تخلفات در پی این فعالیتها در گذشته ایجاد شد. اگر شرکتی بیاید و در کنار خود شرکتهای تولیدی قرار بگیرد تا خود آنها را توانمند کند، و با یافتن بازار هدف برای شرکتها تسهیلگری نماید، میتواند با انجام فرآیندهایی در حوزه تسهیلگری ارزی، بازاریابی، تسهیلگری حقوقی و سایر خدمات مربوطه، عامل جهش صادرات محصولات شود. البته شستا در ابتدا باید نیاز داخل را تامین کند. برای مثال حوزهی دارویی حوزه لاستیک و تایر و روغنها و..، حوزههای راهبردیای هستند. البته در برخی حوزههای تولید مثل روغن هزینه ناشی از قیمتهای دستوری نیز وجود دارد که این مشکل نیز باید رفع شود. گاهی هرچه تولید را افزایش دهیم، باز هم به دلیل وجود قیمتهای دستوری، رشد قابل ملاحظهای رقم نمیخورد.
شستا یک مسئولیت و نقش اجتماعی هم دارد. اکنون در مجموعه هولدینگ دارویی تیپیکو، یک سوم داروی کشور تولید میشود که با هزینه بالای مواد اولیه در حال تولید هستند. به همین دلیل ما نمیتوانیم تنها نگاه سود محور داشته باشیم و این نیز روا نیست. زیرا به هرحال نظام در حال هزینه سنگین پای طرحهای دارویی است تا خروجی پرداخت از جیب مردم در حوزه دارو و درمان کاهش یابد.
ما گزارشاتی در برخی شرکتهای شستا دریافت کردیم که واحدهای بازرگانی شرکتها با واحدهای تحقیق و توسعه و واحدهای خرید داخلی مشکل دارند. به نوعی تعارض منافعی وجود دارد که برخی قطعات تولید و مواد اولیه و سایر ملزومات وارد کشور شده و ارز خارج شود. هزینههای تولید در شرکت به این دلیل چنان زیاد شده که حتی مدیران استقراض هم میکنند تا بتوانند مواد اولیه و ماشین آلاتی که در داخل کشور مشابه آن با قیمت ارزان وجود دارد یا قابلیت تولید دارد، وارد کنند. آیا اینکه در عین تمایل به صادرات، این شرکتها تبدیل به شرکتهای پرهزینه وارد کننده شوند، در جهت سیاستهای شماست؟ آیا این پدیدهها از جنس فساد و تخلف نیست؟
ما نباید در این زمینه سوگیری شناختی داشته باشیم و باید روندهای کلان را ببینیم و موارد خاص را به اندازه وزن خود برجسته کنیم تا دچار خطای تعمیم ناروا نشویم. اصلا این را منکر نمیشوم که ممکن است در یک شرکتی یک چنین گزارشی بیاید و ما میگوییم که یک روند عمومی وجود دارد که کل مجموعهها را دربرمیگیرد و رویکردهای خلاف آن قابل تعمیم نیست. اگر کسی بخواهد چنین تعمیم گستردهای را بدهد و به پای کل مجموعه چیزهایی را بنویسد که در حد خرده گزارشات و شایعات است، آنگاه قضاوتی ناعادلانه علیه کل مجموعه صورت داده است.
شما باید به کل مجموعه اشراف داشته باشید تا بتوانید چیزی را تعمیم دهید. این تعمیم در موقعیتی که افراد اطلاعات جامع ندارند، اجحاف در حق بقیه همکارانی است که واقعا تلاش میکنند. برای مثال مجموعه تیپیکو در حوزه دارویی مجموعهای است که سالهاست درحال تلاش بوده و در زنجیره مواد اولیه تا پخش فعال است. قطعا آسیب در هر مجموعهای هست، اما ما باید ببینیم رویکرد کلی در این حوزه چه بوده و چه اتفاقات مهمی در این حوزه رخ داده است. برای مثال ما در تیپیکو و در همین دولت جدید رکورد قابل توجه تولید 120 قلم داروی جدید را داشتیم که 44 مورد آن محصول نهایی بوده است. تعداد20 مورد آن نیز از مواد موثر دارویی بوده است. بسیاری از این اقلام جزء گروههای داروییای است که برای اولین بار در تیپیکو و ایران تولید میشود و بسیار مهم هستند.
ما اتفاقا تلاش کردیم هزینه واردات مواد اولیه نیز کاهش پیدا کند زیرا قبلا هر شرکت دارویی شستا به نوبه خود جداگانه مواد اولیه را از شرکت ثالث تهیه میکرد. ما در هولدینگ دارویی این خریدها را تجمیع کردیم و کاهش قابل ملاحظهای در هزینههای مبادله خود داشتیم. شاید در این حوزه توانستیم چند ده میلیون دلار کاهش هزینه داشته باشیم که محدود به حوزه تولیدکنندگان دارویی نیست. با تجمیع خرید و ایجاد رقابت در حوزه بازرگانی حجم قابل توجهی از هزینههای ما کاهش یافته است. ما این را میپذیریم که باید نظارتها و مراقبتهای دقیقتر و بیشتری صورت بگیرد اما گزارشات مشکلات و تخلفات نباید ما را از روندی که در جریان است، منحرف کرده و ما را دچار خطای تعمیم ناروا کند.
بنده با قاطعیت میگویم که هماکنون ریل و مسیر عوض شده است و در جهت توسعه حرکت میکنیم. حال اگر در مسیر ریل اندک سنگلاخی نیز وجود داشت، بازهم گام موثر اصلی این است که در مسیر درست و در درون چهارچوب مسیر ریلی در حال حرکتیم.
اینکه از طریق کشورهای همسایه کانالهایی در جهت صادرات محصول ایجاد کردیم تا بدون خطر تحریمها، محصول با قیمت مناسب برای تجمیع سود شرکت در اختیار خریدار قرار گیرد، اتفاق کوچکی نیست. ما ظرفیتهای زیادی در حوزه دارویی، صنعتی و دیگر حوزههای خدماتی و فنی داریم که کشور میتواند آن را به دنیا عرضه کند. درست است که مشکل دارویی در کشور داریم و به خاطر مسئله تامین ارز در گذشته مشکلاتی پیش آمده بود، اما همکاران ما در شستا و تیپیکو از اعداد عجیب و غریبی صحبت کردند که ما را واقعا امیدوار کرد. برای مثال همکاران به ما می گفتند که در یکی از حوزههای اقلام دارویی ما کل منطقه را میتوانیم تامین کنیم.
من در پاسخ به آن همکاران گفتم: آقای دکتر! مطمئن هستید که درست میفرمایید؟ آسیا شامل 3 میلیارد نفر جمعیت عظیم چین و هند هم هست و آیا این اعداد و رقمها درست است؟ مدیر مجموعه با قدرت به بنده پاسخ داد: بله! ظرفیت کار سه شیفت شبانه روزی در مجموعه وجود دارد و با همین امکانات میتوانیم این حجم از تولید را داشته باشیم و کافی است بازاریابی آن انجام پذیرد. خب این اعداد و ارقام خیلی بزرگ است ولی ظرفیت تولید ما در صورت یافتن شبکه تقاضای مناسب فعال خواهد شد و فعلا ظرفیت استفاده نشده تولید در بسیاری از بخشهای شستا باز هم وجود دارد که باید فعال شوند.
بسیاری از کارشناسان از بهرهوری پایین تولید در شستا میگویند و معتقدند بسیاری از هزینههای تولید قابل کاهش است. این مسئله که بتوان بسیاری از مواد لازم و ماشین آلات را در داخل تولید کرد تا برای کارهای مجموعههای شستا نیاز به واردات نباشد، خود یک فرآیند متفاوت است. آیا در این فرآیند خاص ورود شده است؟
یک واقعیتی در جامعه وجود دارد و آن این است که شستا به شدت بزرگتر از آن چیزی که در واقعیت است، در جامعه شناخته شده و گویی نام شستا صد برابر بزرگتر از آن مجموعهای است که واقعا وجود دارد.
هم نزد حسابرسان و هم در نزد بازار سرمایه و بورس، اندازه کیک دارایی شستا کاملا عدد مشخصی است. براساس حسابرسی و وزنکشی قیمتی روی تابلوهای بورس، ارزش کل دارایی شستا چیزی حدود 350 هزار میلیارد تومان است. چنین حجمی از دارایی بازدهی و سودرسانی خاص خودش را دارد و نباید انتظار حجمهای رویایی از آن داشت.
در اقتصاد کلان کشور نمیتوانیم بگوییم که مثلا شما یکصد هزار میلیارد تومان دارایی دارید، پس چرا مثلا این میزان سود میدهید؟ ما ابتدا باید نسبت شستا و تامین اجتماعی را برای پاسخ به این سوال ببینیم. سازمان تامین اجتماعی و منابع و مصارف دارد. استانداردهای صندوق بازنشستگی چه میگوید؟ اینکه از حوزه اقتصادی و سرمایهگذاری چقدر عایدی کسب می کنیم، تعیین میکند که شرکتهای شستا تا چه حد میتوانند توسعه یابند.
ما در سازمان تامین اجتماعی یکسری تعهدات جاری داریم که طبق نسبتی خاص، بخشی از سود شستا برای انجام آن تعهدات در زمینه بیمه درمانی و مستمری و.. را پوشش میدهند. مثلا در کشورهای توسعه یافته و اروپا و آمریکا بعضی از کشورها هستند که مجموعه داراییهای صندوق بازنشستگیشان مشخص است. در برخی موارد ۷۰ درصد کل تولید ناخالص داخلی کشورها ذیل صندوقهای بازنشستگی تعریف میشود. در ایران اما صندوق بازنشستگی مجموعه دارایی تامین اجتماعی آنقدری نیست که هم بیاید کسری تعهداتش هم پوشش بدهد و هم توسعه پرشتاب تولید مجموعههای تابعه خود را تضمین کند. پس اول ما باید بیام آن داراییها را کم کم بزرگ کنیم و این بزرگ کردن به آن معناست که ما برویم مطالبات خود را از دولت زودتر بگیریم. دولت هر سال بیاید به هر تعهدات چند صدهزار میلیارد تومانی خود در بودجه جاری نسبت به تامین اجتماعی عمل کند و نگذارد افزایش یابد.
در این صورت این تضمین قابل طرح است که کیک اقتصاد گروه تامین بزرگتر میشود و انتظار داریم عایدی هم بیشتر شود. از طرفی سعی میکنیم همین دارایی که داریم بهینه مدیریتش کنیم و در جاهایی باید هنوز اصلاحات اساسی رخ داده. با رویکردی که تحول محور است، درآمدزایی شکل خواهد گرفت. بعضا مولدسازی دارایی نیز صورت باید بگیرد. سرمایهگذاری جدید قطعا میتواند گام موثری در بهبود وضعیت و حجم تولید و توسعه شستا ایفا کند. یک نظم و نسق حاکمیتی و شرکتی به هر حال لازم است و کارهای نظارتی و اقدامات صیانتی برای جلوگیری از فساد و تخلف در کنار چنین سرمایهگذاری جدیدی میتواند شستا را برای اهداف سازمان تامین اجتماعی تقویت کند.
دولت و تامین اجتماعی در سالهای اخیر به دنبال آن بوده که بیشتر به سراغ سهامداری رفته و در زمینه جذب اموال و دارایی، دیگر شرکتداری نکند. آیا این به دلیل عدم بهرهوری شرکتداری و هزینههای آن است؟
بهینهترین حالت این است که شما سهامداری کنید. آنالیز سود شستا نشان میدهد بیشترین سود ما از جایی بوده که مدیریت آن بنگاه را نداشتیم و صرفا سهامدار بودیم.
الان چند درصد شرکتها به همین شکل در مجموعه شستا وجود دارد که شما مستقیما مدیریت ندارید؟
از نظر تعدادی بخواهید حساب کنید شاید دادن تعداد خیلی درست نباشد بلکه باید وزنی حساب کنیم. ما ۱۶۳ شرکت مدیریتی در شستا داریم و فقط ۹۲ تا شرکت غیر مدیریتی در حال حاضر وجود دارد. اصل سود شستا بیشتر از همین اقلیت شرکت غیر مدیریتی است و تعداد ۳۰ شرکت بزرگ غیرمدیریتی ما حجم بالایی از سود ما را تضمین کردند. مجموعههای بزرگ دولتی و نهادهای غیر دولتی عمومی آن بهره وری لازم را ندارند و قطعا هم ندارند شما وقتی میتوانید جایی مشارکت کنید بخش خصوصی واقعی که آن تلاش میکنید تا برای افزایش درآمد و سود خودش ما در کنار آن قرار بگیریم. خب ما هم منتفع میشویم. دیگر در شرکتهای غیرمدیریتی نه دیگر دغدغه سیاسی این وجود دارد که چه فردی و در کجا با چه فشاری منصوب شود و چه فردی در کجا چه میکند. اگر وزیر استضیاح شود، کل مجموعه عوض نمیشود و شرکت ثبات دارد. این امور باعث بهبود وضعیت مدیریتی در شرکتهای دارای مدیریت خصوصی ذیل شستا شده است. این همه تنوع ۱۸ و ۱۹ صنعت در شستا قطعا نباید بازیچه تغییرات خاص شود.
شما در بحث شستا به توسعه شرکتها و نهادهای دانش بنیان اشاره کردید، در این زمینه چه اتفاقات قابل قبولی رخ داده است؟
برای مثال در این حوزه ما در مجموعه تخصصی تاپیکو یک شتاب دهنده تخصصی ایجاد کردیم و در حوزه تولید سیمان در تمامی مجموعه ها به فناوری کاهش مصرف انرژی و کاهش هزینه تمام شده تولید دست یافتیم. در حوزه دارویی نیز توفیقات زیادی برای داخلیسازی بسیاری از فرآیندها بدست آمده و ۱۲۰ قلم دارویی جدید به لیست اقلام تولیدی مجموعه دارویی شستا اضافه شده است. همچنین در حوزه شرکت رایتل که تمامی سهام آن متعلق به شستا است توانستیم یک نرم افزار تخصصی ایجاد کنیم تا مدیریت مجموعه بهینه شود.
آخرین وضعیت شرکت رایتل و عملکرد آن به چه نحو است؟ آیا این درست است که در قیاس با سایر شرکتهای ارایه دهنده خدمات مخابراتی رایتل از استقبال کمتری از سوی مردم مواجه است؟
رایتل از دهههای گذشته مشکلات زیادی داشته که تاکنون انباشته شده است. این شرکت البته همچنان به عنوان یک اپراتور در حال کار است و از نظر مزیتی امکاناتی را ایجاد کرده که باعث شده در بسیاری از حوزهها به شرکتهای تخصصی خدمات ارایه دهد البته در حوزه خدمات اپراتوری به مشتریان عادی با توجه به امکانات و گرایش خود شرکت و تبلیغات صورت گرفته از سوی رقبا به اندازه خدمات تخصصی رشد نداشتهایم. برای مثال در حوزههای B2B و B2G رایتل مزیتهایی دارد که هیچ کدام از رقبا ندارند. یک تیم قوی در رایتل اخیرا مستقر شدند که بتوانند زیر ساختهای لازم برای توسعه شبکه خدمات رسانی را انجام دهند. اما به هر حال بازار هدف رایتل بیشتر همان خدمات تخصصی است که به شرکتها داده میشود ولی در زمینه ارایه خدمات به مشتریان و توسعه ایستگاههای BTS نیز گامهای خوبی در حال برداشته شدن است.
همواره این مساله در مورد شستا و شرکتهای آن مطرح بوده که هیات مدیره شرکتها به حیاط خلوت گروهها و دستههای نزدیک به دولتها بدل شده و از وظایف تخصصی و حرفهای خود دور شده است و برخی گروکشیهای آیندهی سیاسی نیز در آستانه انتخابات مجلس در برخی انتصابات رخ میدهد. در دوره جدید مدیریت سازمان تامین اجتماعی آیا شاهد چنین مسایلی بودیم؟
شستا ممکن است شامل چند صد پست و مقام باشد که شامل هیات مدیره هرکدام از شرکتهای زیرمجموعه است. اینکه انتصاب انجام شود، در هر مجموعهای طبیعی است، اما این ادعا که انتصابات سیاسی بوده و برای مثال بنده به عنوان مصطفی سوری چه گرایش سیاسی در تامین اجتماعی دارم، بحث فرعی است. برای مثال بنده در جایگاه معاون اقتصادی سازمان تامین اجتماعی از یک شعبه سازمان شروع به کار کردم و به این نقطه که پست معاونت است، رسیدهام. اینکه یک فرد چه گرایش سیاسی دارد و آیا جوان یا پیر است، بحثی فرعی است، بلکه مسئله بر سر کارایی و تخصص افراد و مرتبط بودن تخصص است.
ضمن اینکه باید در سنجش عملکرد این را دید که نسبت به گذشته چه تغییراتی داشتیم. ما از یاد نمیبریم که در دوره گذشته لیستی خارج شد که در آن لیست یکی از مقامات وزارت رفاه مدعی شد که این لیست اسامی جوانان ستاد انتخاباتی یک شخص خاص هستند و باید در این یا آن مجموعه مستقر شوند. پرسش این است که کجا یک چنین مجموعه لیستی در دولت جدید و در ذیل مدیریت جدید سازمان تامین اجتماعی منتشر شده است.
ممکن است فردی برود یک یا چند نفر را نیز پیدا کند که در اقوامش مقام و مسئولی نیز باشد و ادعا کند که آن فرد به مدد ارتباطات خاصی که داشته وارد مجموعه مدیران هیات مدیره شرکتهای شستا شده است، اما باز هم چنین ادعایی نه بحث عملکرد شستا را زیر سوال میبرد و نه ربطی به تغییرات تخصصی آن دارد.
بنده تضمین میدهم که کلیه انتصابات موجود در شستا از طریق سازوکار کمیته انتصابات انجام شده و حتی بر فرض محال کسی هم بخواهد از سوی خارج مجموعه توصیه شود، بازهم باید از فیلتر کمیته انتصابات عبور کند. اما اینکه شستا به قدری سیاسی شود که یک مقام مسئول لیستی از یک ستاد انتخاباتی یا افراد سیاسی بدهد، دیگر به صورت اتوبوسی در سازمان انجام نشده است.
اصلا همین که به دولت جدید ایراد میگیرند که افراد دولت قبل در دولت جدید حضور دارند، حاکی از این است که هیچ تغییرات عمده سیاسی و اتوبوسی در مجموعهها صورت نگرفته و هنوز بسیاری افراد کارآمد دورههای پیش در بسیاری از پستها و موقعیتها به کار خود ادامه میدهند. در همین سازمان تامین اجتماعی تعداد زیادی از افراد متخصص منتصب در دولت قبل همچنان به کار خود مشغول هستند و با قدرت پیش میروند.
ما معتقدیم اکثریت قاطع نیروها در مناصب افرادی انقلابی و معتقد هستند و این مسئله ربطی به زمان و دوره انتصاب افراد ندارد. برخی افراد هم که روحیه انقلابی ندارند، قابل تعمیم به همه نیستند.
این نکته نیز حائز اهمیت است که شستا اسم بزرگی دارد اما آن اندازه که عامه مردم و برخی رسانهها درباره آن فکر میکنند، نبوده و نیست. برای مثال ممکن است امسال شرکتهای زیرمجموعه بانک رفاه سودی بیش از شرکتهای شستا داشته باشند. اکنون خیلی از شرکتها در مجموعه بورس و سایر شرکتهای دولتی و خصوصی از شستا بزرگتر شدند. یعنی بسیاری از شرکتهای خصوصی بزرگی تبدیل به گروههای صنعتی شدهاند.
چرا شستا در قیاس با سایر شرکتها آن رشد و انباشت لازم را که میفرمایید نداشته است؟
علت آن این است که شرکتهای شستا هرچه مازاد سود دارند، باید بهعنوان تعهدات به صندوق تامین اجتماعی و بازنشستگان بدهند و عملا برای سرمایهگذاری مجدد، رفع استهلاک و توسعه منابع زیادی در درون خانواده شستا باقی نمیماند. اما سایر شرکتها مانند شرکت آرامکوی عربستان عمل میکنند و بخش زیادی از سود خود را دوباره سرمایهگذاری میکنند و این باعث توسعه و رشد قابل ملاحظه آنها (بصورت تصاعدی) میشود. اما در شرکتهای تابعه صندوقهای بازنشستگی شیره جان شرکت کشیده میشود زیرا صندوقها هر ساله نیازمند تامین بخشی از منابع تعهدات خود از ناحیه بخشی از سود شرکتهای تابعه و زیرمجموعه هستند.
امسال سال مهار تورم و رشد تولید بوده و به نظر من سازمان تامین اجتماعی در این حوزه به فرمایش و توصیه رهبر انقلاب عمل کرده و با تصفیه بزرگترین بدهی بانکی تاریخ، مقابل آثار تورمی بدهیها ایستاد و از سوی دیگر با افزایش تولید توانست به موقعیتی برسد که 32 شرکت از مجموعه شستا رکود تولید خود از تاریخ تاسیسشان را شکستند. همچنین 19 شرکت بیش از 100 درصد ظرفیت خود تولید کردند که این ناشی از افزایش تولید بیش از ظرفیتِ اسمی با اضافه کردن شیفتهای کاری بوده است. اگر نگویم سازمان تامین اجتماعی پیشروترین نهاد در این حوزه است، حداقل میتوانم ادعا کنم که تامین اجتماعی یکی از برترین شرکتها در این حوزه بوده است.
آیا شرکتی نیز وجود داشته که به نظر شما بدترین عملکرد را در مجموعه شستا داشته باشد؟
معمولا این بحث مطرح نمیشود که کدام مجموعه و کدام شاگرد کلاس از همه تنبلتر بوده است، بلکه عرف این است که بگوییم کدام شاگردان تنبل کلاس و یا کدام شرکتهای ضعیف توانستند از تنبلی و رکود خارج شوند. ما شاگرد ضعیفی داشتیم که بیشترین رشد عملکردی را داشته است. برای مثال ما شرکتی داشتیم که زیرمجموعه صنایع عمومی تامین (شرکت کارتنسازی البرز) است. این شرکت حدود 10 سال زیانده بود که امسال نه تنها از زیاندهی خارج شد که برخلاف تصور و پیشبینیها سود خوبی نیز داشته است. هم افراد و مدیران بهتری در این مجموعه باعث تحول شد و هم تدابیر خاصی برای از زیان خارج کردن این شرکت از سوی مدیران شستا و تامین اجتماعی صورت گرفت. شرکت هپکو نیز امروز که برای مدتها در شبکههای بیگانه نماد ناکارآمدی نظام شناخته میشد. امسال هپکو برای اولین بار از زیان عملیاتی خارج شد و سفارشات خوبی را گرفت.
ما این نوید را میدهیم که در سالهای آینده از هپکو خبرهای خوبی خارج خواهد شد و شاید برای برخی که در این حوزه تعارض منافع دارند، این خبر بسیار بد باشد لذا باید حتی مراقب کارشکنیها در زمینه عملیاتهای بازرگانی و تولید آن باشیم. اما به لطف خدا امیدواریم طی یکی دو سال آینده هپکو از روزهای اوج گذشته خود نیز بهتر عمل کند.
انتهای پیام/
source