مهدی رازانی ـ دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز و رئیس پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت فعلی نگهداری و مرمت آثار و بناهای تاریخی اظهار کرد: این موضوع بسیار گسترده است و ارزیابی دقیقی نداریم. البته اینکه اخبار خوبی نداشتیم با اینکه عملکرد خوبی نبوده، دو موضوع متفاوت هستند. تا جایی که من اطلاع دارم، تعداد قابل توجهی پروژه مرمت در سراسر کشور در حال اجرا بوده یا به پایان رسیده است و برخی هم همچنان ادامه دارند. اما اینکه چرا گزارش این اقدامات به رسانهها نمیرسد، خودش یک موضوع جداگانه است. مسئله دوم اینکه، تمام اقشار جامعه در جریان وضعیت بودجههای فرهنگی هستند که در همین راستا مرمت آثار و بناهای تاریخی هم ذیل همین بحران بودجه قرار میگیرد.
رئیس پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت افزود: حدود ۳۷ هزار اثر ثبتشده داریم. منظور از اثر در اینجا بناها و محوطههای تاریخی هستند، مثلاً تخت جمشید یک شماره ثبت دارد. از این ۳۷ هزار مورد، حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار مورد یا حتی بیشتر بناهای تاریخی هستند، که برای مرمت این تعداد اثر، هزینه بسیار زیادی لازم است. بنابراین ما باید به سمت تأمین منابعی غیر از منابع دولتی برویم.
رازانی گفت: من هم معتقدم و هم منتقدم؛ معتقدم که میتوانیم از منابع غیردولتی بهرهمند شویم و منتقدم که چرا این منابع جذب نمیشوند. متاسفانه بروکراسی اداری ما مانع جذب این منابع شده است، بهخصوص برای حفاظت و مرمت آثار شاخص و اقمار وابسته به آنها. این وضعیت میتواند بهتر شود و امیدوارم که به سمت بهبود حرکت کنیم.
این مرمتگر اظهار کرد: اگر بخواهم ارزیابیام از وضعیت مرمت آثار تاریخی در سال گذشته را ارائه دهم، ترجیح میدهم به جای واژه «مرمت» از واژه «حفاظت» استفاده کنم، چون حفاظت مفهومی جامعتر دارد و شامل حفاظت پیشگیرانه، اقدامات عملی، مدیریت، و نظارت بر آثار و ابنیه به علاوه مداخلات به قصد بازیابی و بازسازی میشود. در سال گذشته، به دلیل اتفاقات نادری که در کشور و منطقه رخ داد همانند سانحه هوایی ریاست جمهوری کشور و به چالش رفتن دولت و انتخابات و تغییر رییس جمهور و جنگ غزه و سوریه و روی کار آمدن ترامپ، وزیر میراث فرهنگی همانند سایر ارکان دولتی کشور تغییر کرد و به تبع آن تمام زیرمجموعهها نیز دچار دگرگونی شدند. این تغییرات که هنوز ادامه دارد و به پایان نرسیده است، باعث شد که حوزه حفاظت و مرمت در وزارتخانه، چه در بُعد عملکردی و چه خبری، دچار وقفه، تغییر مسیر و اختلال شود.
این استاد دانشگاه افزود: وقتی افراد جدید وارد ساختار میشوند، مدتی زمان نیاز دارند تا با حوزه کاری آشنا شوند، اولویتها بازتعریف و برخی از پروژههای قبلی متوقف میشوند و برخی دیگر ادامه پیدا میکنند یا پروژههای جدیدی تعریف میشود. به نظرم در سال گذشته، تا پیش از تغییرات سیاسی و وزارتی، روند مرمت مثل سالهای قبل ادامه داشت، اما از خرداد به بعد، ساختار جدید نتوانسته بهخوبی عمل کند. ایدههایی که وزیر قبلی در زمینه گردشگری داشت، در وزارت جدید هنوز جایگاه مشخصی پیدا نکرده و خیلی از معاونتها هنوز در حالت بلاتکلیف به سر میبرند یا شایعه تغییر آنها وجود دارد. به نظر من حوزه حفاظت از میراث فرهنگی از سال گذشته بهشدت تحت تأثیر دولت و تغییرات آن قرار گرفت.
این پژوهشگر حوزه مرمت درباره عملکرد وزارتخانه میراث فرهنگی در حوزه مرمت و اینکه آیا معتقد است مافیای مرمت وجود دارد، اظهار کرد: شخصاً اعتقاد ندارم که ما با مافیا روبهرو هستیم، بلکه مشکل اصلی قانونی است که اجازه میدهد افرادی که هیچ تخصصی در حوزه میراث فرهنگی و حفاظت و مرمت ندارند، فقط با دریافت مجوز پیمانکاری بتوانند وارد مناقصات شوند. مثلاً ممکن است فردی که تحصیلاتش در حوزه پزشکی یا حتی رادیولوژی است، مجوز مرمت بگیرد و برنده مناقصه شود. از طرفی، تعداد مرمتگران متخصصی که در ادارهکلهای میراث فرهنگی کشور جذب شدهاند، بسیار محدود است. در برخی استانهای بزرگ، تعداد مرمتگران رسمی بهشدت پایین است. وقتی ناظر متخصصی وجود نداشته باشد، بر کیفیت پروژهها هم نمیتوان نظارت مؤثری داشت.
رازانی افزود: در برخی موارد، دیوارهای خشتی با سیمان مرمت میشود! یا اصالت آثار نادیده گرفته میشود و موادی روی آنها استفاده میشود که نباید. اینجاست که میبینیم اگرچه قرارداد بسته و بودجه پرداخت شده، اما نتیجه نهایی از نظر اصول حفاظتی و فنی مطلوب نیست. بنابراین ما با یک نقص قانونی، نبود نظارت تخصصی، و ضعف ساختار صنفی مرمتگران روبهرو هستیم. این مسائل باید به سرعت اصلاح شوند.
او با بیان اینکه در رشته مرمت، بیش از ۷۰ درصد دانشجویان ورودی خانمها هستند، تاکید کرد: در حالی که برخی گرایشها نیاز به کار میدانی، کار در ارتفاع، یا زیر زمین دارند، به زودی نیازمند آن خواهیم بود که برای ایجاد تعادل جنسیتی، تسهیلات یا بورسهایی برای آقایان در نظر گرفته شود تا برای ورود به این حوزه ترغیب شوند. این امر کاملاً ناظر بر توانمندیهای فیزیکی در موقعیتهای خاص و نگاه فرهنگی جامعه امروزی است، نه تبعیض.
این استاد دانشگاه ادامه داد: نکته مهم دیگر بحث پیمانکاری در مرمت است؛ این روند را اشتباه میدانم. باید به سمت استخدام حتی پارهوقت مرمتگران بومی حرکت کنیم. مثلاً اگر قرار است بنایی در هرمزگان مرمت شود، بودجه یک یا دو میلیاردی را به پیمانکار مازندرانی ندهیم، چون هزینه رفتوآمد، اسکان، فاصله از خانواده، انتقال تجهیزات، و آشنایی نداشتن با اقلیم منطقه باعث میشود کار پایانی کیفیت لازم را نداشته باشد. در مقابل، اگر با همین مبلغ ۵ تا ۱۰ نفر مرمتگر بومی را حتی به صورت شرکتی استخدام کنیم، هم بودجه بهتر هزینه میشود، هم کار با کیفیتتری انجام میشود.
رازانی تاکید کرد: در مرمت، باید با شعار «عجله نداریم، کیفیت مهم است» کار کرد. اما وقتی پیمانها به کسی واگذار میشوند که با کمترین قیمت حاضر به انجام کار است، اهداف عالی این شعار که همانا دقت در حفظ هویت فرهنگی و جمعیمان است از بین میرود و ضربه بزرگی به بدنه مرمت کشور وارد میشود. من امیدوارم روزی تصمیمگیران این اشتباه را اصلاح کنند و بهجای پیمانکاران غیر تخصصی، از متخصص مرمت ساکن در محل به صورت استخدامی استفاده شود.
او همچنین درباره تأثیر بحرانها و تغییرات اقلیمی بر میراث تاریخی از جمله فرونشست زمین گفت: بخشی از این بحران، طبیعی است، به هر حال زمین کار خودش را میکند و کاری ندارد که ما کجا بنا ساختهایم یا چه میراثی در آنجاست، اما بخش بزرگی از این بحران، انسانی است، مثل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، تغییر مسیر رودخانهها، و مداخلات غیراصولی در طبیعت. در مورد آثار معاصر، شاید بشود با فناوریهای جدید، مقاومت مکفی را در مقابل برخی بلایای طبیعی ایجاد کرد و به اصطلاح تابآوری آنها را مدیریت کرد. اما در مورد آثار کهن، ما محدودیت داریم، چون حد مداخله ما مشخص است و نمیتوانیم تغییرات سازهای بزرگی اعمال کنیم. در اینجا میراث فرهنگی بهشدت آسیبپذیر میشود.
رازانی افزود: همچنان که بر همگان واضح است بهخصوص در زمینه فرونشست در دشتها، عامل اصلی، برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی برای کشاورزی غیر سازگار با تغییرات اقلیمی است که موجب شده کوهها از دشت نشست کرده و جدا شوند و بناها ترک بخورند و حفرهها ایجاد شوند و طاقها شکسته شوند. گرچه دستاندرکاران میراث فرهنگی بیشتر از جنبه شناختی در حال مطالعه هستند، اما اقدامات عملی هنوز به آن میزان نیست که بتواند کنترل را ساماندهی کند؛ چراکه تغییرات اقلیمی یک زنجیره بههمپیوسته است. مدیریت کشاورزی، کاشت، داشت، برداشت، راهسازی و سد سازی و دیگر امور توسعهای، همه اینها مستقیماً با حفاظت از میراث فرهنگی مرتبط هستند. تا زمانی که یک نگاه کلنگر و ملی در تصمیمگیریهای توسعهای وجود نداشته باشد، بحرانها ادامه خواهند داشت.
انتهای پیام