محمد خدادی ـ مدیرعامل اسبق ایرنا و معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد در دولت دوازدهم ـ در گفتوگویی با ایسنا، درباره اینکه رسانهها دو هفته بعد از وقوع حادثه انفجار کدام ابعاد را باید پررنگ کنند، معتقد است: رسانه محل انتقال اطلاعات و خود اطلاعات نیست؛ اطلاعات و دسترسی به اطلاعات در اختیار حاکمیت است؛ بنابراین ما قبل از اینکه به رسانه برسیم، اول باید سراغ حاکمیت برویم، چرا که این حاکمیت است که در مواقع بحران، مدیریت بحران در اختیارش است.
بحرانی در بحران به نام بحران اطلاعرسانی
خدادی با اشاره به بحران اطلاعرسانی در مواقع بحران، خاطرنشان کرد: بحرانی که ما الان داریم، یک بحران در بحران است؛ به این صورت که وقتی بحرانی به وجود میآید، در دل آن بحران یک بحران جدید به نام بحران اطلاعرسانی شکل میگیرد. مختصات این بحران این است که متولی واحد ندارد، همه در آن دخیلاند و اتفاقا در مواجهه و در مدیریت بحران اطلاعرسانی، مهارت هم ندارند. برای اینکه اولاً قرار نیست که همه با هم حرف بزنند یا همه سکوت کنند؛ یعنی هر فردی که یک فعالیتی در یک بحران انجام میدهد، قرار نیست اظهارنظری کند. آتشنشان تخصص و تواناییاش در خاموش کردن آتش است و محدود به این وظیفه میتواند اطلاعرسانی کند، اورژانس تخصصش در انتقال مجروح است و نمیتواند علت انفجار را شناسایی کند و … . همه این ارگانها بخشی از بحران هستند اما یک بحران در دل این بحران است به نام اطلاعرسانی که نیازمند متولی، تصمیمگیری، سیاستگذاری، تقسیم کار، هدایت و مدیریت اطلاعات و … و … است که اولا مهارت اطلاعرسانی بحران داشته باشد، دوم دسترسی به اطلاعات و مهمتر اینکه اطلاعرسانی بهصورت متمرکز و با زمانبندی مشخص مبتنی بر واقعیت صحنه نه گمانه صورت گیرد.
در این زمینه بخوانید:
اخبار انفجار بندرعباس در گفتوگوی ایسنا با معاون سیاسی صداوسیما
هنوز یاد نگرفتیم از کشتههای یک انفجار عکس منتشر نکنیم!
تجربه پلاسکو و متروپل به کمک انفجار بندرعباس آمد؟
مهارت اطلاعرسانی را هم به رسمیت بشناسیم
خدادی با بیان اینکه ما همانگونه که مهارت آتش خاموش کردن داریم، باید مهارت اطلاعرسانی را هم به رسمیت بشناسیم، توضیح داد: متخصان اطلاعرسانی ما عملاً دستاندرکار مدیریت بحران اطلاعات نیستند و در نتیجه جریان اطلاعرسانی دست همه افراد است؛ از نماینده مجلس گرفته تا مسوولان دستگاههای مختلف، ولی وقتی میخواهند آتش خاموش کنند، فقط آتشنشانها آتش را خاموش میکنند، ولی وقتی میخواهیم اطلاع رسانی کنیم، همه اطلاعرسانی میکنند. نیاز است ما همانگونه که مهارت آتش خاموش کردن را داریم، مهارت اطلاعرسانی را هم به رسمیت بشناسیم.

یا همه با هم حرف میزنند یا هیچکس حرف نمیزند
این مدیر رسانه که مسئولیت جریان اطلاع رسانی و آموزش ستاد ملی مقابله با کرونا را در سوابق فعالیتش دارد، درباره جریان اطلاعرسانی در مواقع بحران اظهار کرد: در جریان اطلاعرسانی، نحوه انتقال اطلاعات، دستهبندی اطلاعات، سادهسازی اطلاعات، حتی مدیریت زمان و مهارت بیان و … همه نیازمند به افرادی است که تخصص این کار را داشته باشند. وقتی در جریان یک بحران قرار میگیریم، یا همه با هم حرف میزنند یا هیچ کس حرف نمیزند. یا همه با همدیگر شروع میکنند از عملکرد خودشان بیان کردن؛ در حالی که برای کسی عملکرد دستگاهها مهم نیست، نتیجه عملکرد برایشان مهم است و اتفاقا به دلیل اینکه همه حرف میزنند، افراد غیرمتخصص، غیرمرتبط و غیرمتولی هم حرف میزنند؛ این است که متولی واحدی در اطلاع رسانی وجود ندارد. شما میبینید ستاد بحران در آتشسوزی بندر شهید رجایی یا خاموش است یا صدایش به کسی نمیرسد چون همه در حال اظهار نظر هستند و جالبتر اینکه صداوسیما یک نماینده مجلس را که خودش از حادثه اطلاعی ندارد و به او هم فرد دیگری گفته است، دعوت و علت وقوع حادثه را جویا می شود! چرا آن کسی که خودش متولی کار است حرف نمیزند اما نماینده مجلسی که اطلاعات را از خود او گرفته حرف میزند؟! خروجی این ماجرا چیست؟ این است که به جهت اطلاعرسانی تناقض ایجاد میشود. بسیاری از حرفهایی هم که زده میشود، شبه اطلاعات، گمانهزنی و برداشت از حادثه است.
وی افزود: حتی در مورد آمار تلفات، مجروحان و جانباختگان حادثه، الزاما اینگونه نیست که اطلاعات در اختیار همه باشد، ولی شما میبینید هر دقیقه هر کسی یک چیزی میگوید. حتی به گونهای که ما به نقطهای میرسیم که انتظار اضافهای در مردم ایجاد میکنیم که الان باید علت حادثه یا میزان تلفات اعلام شود. در حالی که زمان کافی برای آن لازم است. مگر وقتی جایی آتش بگیرد، میتوان علت حادثه را همان لحظه پیدا کرد.
چرا در حوادث اطلاعیه نمیدهیم؟
خدادی سپس با طرح این پرسش که چرا در حادثهها، اطلاعرسانی را با انتشار اطلاعیه انجام نمیدهیم؟ تصریح کرد: در این مواقع اغلب مصاحبه شفاهی انجام میدهیم که کار اشتباهی است. صداوسیما و انواع و اقسام رسانهها با اورژانس، آتشنشانی، فرماندار و … شروع به گفتگو میکنند که این اتفاق ایراد ندارد اما سوال مجری از این افراد مهم است اینکه پرسش ها متناسب با تخصص و مسئولیتشان باشد. در کنار اینها از مشاهدات خبرنگاران و از زوایای مختلف گزارش میدانی داشته باشیم که این خودش برمیگردد به اینکه سیاستگذاری، هدایت و مهارت خبرنگاران را مدیران رسانهها جدی بگیرند.

خبرنگاران ما تلفنیاند نه میدانی
خدادی با اشاره به بحران کمیت رسانه در کشور گفت: در حال حاضر ما ۱۰۰ خبرگزاری مدعی داریم! سایتهای بزرگ را در ایران خبرگزاری میدانیم در حالی که خبرگزاری، رسانهای برای رسانههاست. از طرفی کارکرد ما در حادثه و بحران پوششی است و نه سوژهای؛ در حالی که پوشش باید در دل و بخشی از سوژه باشد تا منجر به اقناع مخاطب و جامعیت اطلاعرسانی شود نه اطلاعرسانی قطره چکانی. شما باید بگویید مختصات جغرافیایی و کارکرد بندر شهید رجایی چیست، چه کالایی وارد میشود، چه سالی درست شده و الان مسئول آن کیست و چه دستگاههایی آنجا هستند و خیلی از این اطلاعات که مردم دسترسی عادی به آن ندارند. رسانه به دلیل ماهیت و کارکرد خبری که دارد، توان کار تحقیق و جستجو دارد اما از این ظرفیت استفاده نمیکند و اصولا خبرنگاران ما خبرنگاران تلفنیاند، نه خبرنگار میدانی.
این فعال رسانه تصریح کرد: من بارها دیدهام که حتی گزارشهای رادیویی که رسانههای بینالمللی از غزه میدهند، از متن حادثه است؛ در حالی که خبرنگاران ما بیشتر برداشت دیگران و مسوولان از حادثه را خبر میدانند. بیشتر از آدمهایی که مسوولند خبر میگیرند. من اگر خبرنگار بودم، با آتشنشانها گفتوگو میکردم نه رییس آتشنشانی. با امدادگران صحبت میکردم تا با رئیس امدادگران، رانندههای آمبولانس، با تکنسینها اورژانس با خلبانها، بسیجیها، جهادگرا و آنهایی که در کف حادثه هستند. بنابراین رسانههای ما بیشتر با مسئولان گفتوگو میکنند تا با افرادی که در میدان در حال انجام کار هستند. ما به جزئیات حادثه کمتر و بیشتر به کلیات میپردازیم. نگاه ما بیشتر گزارش عملکرد است تا واکاوی حادثه. اگر هم نقصی در یک حادثه میبینیم، زنده باد، مرده باد است، مثبت و منفی است، واکاوی نیست، آسیب شناسی نیست هر حادثهای حتما نقاط ضعف و منفی دارد که اگر درست پردازش شود تخریب و سیاهنمایی نخواهد شد و در کنار آن نقاط قوت هم وجود دارد که باید مطرح شود.

خودمان برای خودمان ممنوعیت و محدودیت داریم
خدادی با اعتقاد بر اینکه مهارت پرداختن به سوژه در رسانههای ما به حداقل رسیده است، در این زمینه گفت: مهارت ما در پوشش یک حادثه با یک روایت خیلی کلیشهای که آتش خاموش شد یا نشد، چند تا جانباخته داشت و چه دستگاههایی حاضر بودند، است. هر دستگاهی هم تلاش میکند یک تیم رسانهای برای خود درست کند که بروند و عملکرد آن دستگاه را پررنگ کنند. این اتفاق به جایی رسیده است که عملاً دغدغه ما از یک موضوع، واکاوی آنچه که دیگران نمیبینند نیست، چیزی است که همه آن را میبینند؛ ما هم تکرارششان میکنیم. به سادهترین شکل ممکن به پوشش یک حادثه و سوژه میپردازیم. هیجان و احساس هم که تا دلتان بخواهد در آن وجود دارد، کارکرد رسانهای ما مبتنی بر مهارت نیست، مبتنی بر آن حسی است که فرد دارد. یعنی وقتی در یک بحران قرار میگیرد، مهارت پوشش بحران دغدغههایش را تغییر میدهد. یکی از رسانه های فارسی زبان گفته بود دسترسی خبرنگاران محدود شده و اخبار را سانسور میکنند؛ به عنوان فردی که هم ایرنا را اداره کردم و هم معاون مطبوعاتی بودم، چنین چیزی اصلا نیست. محدودیت و ممنوعیت وجود ندارد اتفاقاً ما خودمان برای خودمان ممنوعیت و محدودیت داریم. بررسی کنید و ببینید هر رسانه، چند تیم خبری به محل حادثه اعزام کرده است. عمدتاً به خبرنگار محلی اکتفا شده که او هم برای چند رسانه کار میکند. از طرفی شبه رسانههایی هستند که به دنبال دیده شدن هستند و لیک برایشان مهم است چون نگاهی ندارند و موضوع اهمیتی برایشان ندارد. بنابراین موضوع دومش بحران است، موضوع اول خودش است. به همین دلیل تصاویر آتشسوزی مکزیک به اسم آتشسوزی ما در میآید. به این دلیل است که دقت برای صحت نیست بلکه سرعت مهم است؛ حالا هرچه منتشر شد که شد.
او یکی از مشکلات فعلی در فضای رسانهای کشور را رسانهدار شدن دستگاهها عنوان کرد و گفت: این اتفاق باعث شده است تا اجازه کار در رسانه به بقیه داده نشود. یعنی دستگاهها به جای اینکه پل ارتباطی بین رسانه و آن بحران باشند، خودشان جای رسانه مینشینند و در این مسیر کارشان بیشتر تبلیغ دستگاه خودشان است و نه اطلاع رسانی.

کار رسانهها تازه شروع میشود
او در پاسخ به اینکه رسانهها بعد از گذشت دو هفته از حادثه انفجار بندر شهید رجایی باید چه رفتار رسانهای داشته باشند؟ اظهار کرد: معتقدم اتفاقا تازه، کار رسانهها با پایان کار عملیات خاموش کردن آتش و مشخص شدن تعداد جانباختگان و مجروحان، شروع میشود؛ اینکه اولا علت حادثه را با حضور کارشناسان واکاوی کنند. برای جلوگیری از تکرار آن به سوژههایی از ابعاد مختلف بپردازند؛ از جمله اثر حادثه بر اقتصاد، اثر حادثه بر آلام مردم، اثر حادثه بر کارکرد نیروهای امدادی، راههای جلوگیری از تکرار حادثه، جاهایی که مشابه این شرایط میتواند منجر به تکرار این حادثه شود، ظرفیت کار پدافند برای بازدارندگی از تکرار حادثه، نحوه اطلاعرسانی بحران و دهها موضوع دیگر که ماهها میشود به آن پرداخت. بازخوانی وعدههایی که برای جبران خسارتها از شیشه ماشینهایی که خرد شده تا انباری که خسارت دیده، کارکرد بیمهها، جبران خسارت ها، بازسازی محل؛ اینها همه نکاتی است که اتفاقا تازه کار رسانهها با آن شروع میشود. اگر ما این کار را نکنیم، رسالتمان را انجام ندادیم. اساسا کار رسانه همین است.
در آسیبی که وارد شده خوب یا بد نداریم
محمد خدادی در پایان تاکید کرد: رسانه باید صدای خاموش جامعه باشد. کارکرد رسانه بیندستگاهی است. رسانه میتواند چشم باشد و البته نقاط مثبت هم بگوید و اساسا در آسیبی که وارد شده است، خوب یا بد نداریم، بلکه باید اطلاعات منطبق بر واقعیت منتشر شود و خط قرمز هم امنیت ملی است که در همه جای دنیا وجود دارد. آسیبی وارد شده باید برویم، بررسی و واکاوی کنیم تا هم صدمات جبران شود و هم مانع تکرار آن در آینده شویم و هم آموزش لازم به مردم داده شود که در وقوع بحران چه باید انجام دهند و… و … .
انتهای پیام