شفقنا رسانه- در دنیای امروز، جنگ روایتها به یکی از ابزارهای کلیدی در منازعات بینالمللی تبدیل شده است. با افزایش دسترسی به اطلاعات و گسترش رسانههای اجتماعی، کشورها و گروهها به راحتی میتوانند روایتهای خود را به جهانیان منتقل کنند. در این میان، خبرنگاران به عنوان ناظران و راویان حقیقت، نقش حیاتی در مقابله با جنگ روانی و روایتهای نادرست ایفا میکنند. شفقنا رسانه در گفتگو با فاطمه نوری راد، دکترای علوم ارتباطات به بررسی راهکارهای موثر برای پیروزی در جنگ روایتها و تقویت صدای حقیقت می پردازد. او می گوید: در نبرد ایران با رژیم صهیونیستی، سلاح روایت به اندازهی موشک حیاتی است. لذا روایت ایران باید انسانی و مستند باشد، به زبان جهانی بازنویسی شود، توسط رسانههای مستقل بازتاب یابد و با فناوری روز علیه جعل و دروغ مسلح شود.
در ادامه مصاحبه شفقنا رسانه با فاطمه نوری راد، دکترای علوم ارتباطات را بخوانید…
چه استراتژیهایی برای ساختن روایتهای قوی و معتبر وجود دارد که بتواند تصویر واقعی وقایع را به مخاطبان منتقل کند و تأثیرگذاری جنگ روانی طرف مقابل را کاهش دهد؟
در جنگهای نوین، پیروزی فقط با موشک و تانک به دست نمیآید؛ جنگ روایتها به اندازهی جنگ نظامی سرنوشتساز است. در این میدان، کسی پیروز است که افکار عمومی را تسخیر کند. برای ایران در تقابل با رژیم صهیونیستی، ساخت روایت قوی نیازمند استفاده از چندین استراتژی مکمل است. ما باید چندتا اصل را مد نظر قرار دهیم؛
اصل اول؛ روایتسازی بر پایه حقیقت (Fact-based storytelling) است. روایتسازی باید مبتنی بر واقعیتهای میدانی، منابع مستند، تصاویر اصیل و گواهی شاهدان عینی باشد. این رویکرد قدرت اقناع بالایی دارد و امکان ضدتبلیغ دشمن را کاهش میدهد. با این حال نیاز است که حتی از رسانه های بین الملل هم استفاده کنیم تا واقعیت حملات اسرائیل به کشور و تخریب منازل مسکونی، کشتار زنان، کودکان و مردان عادی را به جهانیان نشان دهیم. علاوه بر آن در جریان بمبارانهای گسترده ایران توسط رژیم صهیونیستی، ارائه فیلمهای مستند از کودکانی که زیر آوار ماندهاند همراه با نام، تاریخ، مکان و روایت خانوادگی، بسیار مؤثرتر از شعارهای عمومی است.
ساختن داستان و روایت زندگی هر کدام از این ها که عدد نبودند
اصل دوم؛ روایتسازی انسانمحور (Human-centered storytelling) است که استفاده از داستانهای فردی و شخصی قربانیان (کودکان، مادران، خبرنگاران، پزشکان) باعث همذاتپنداری مخاطب جهانی میشود. در حالی که رژیم صهیونیستی با ادعای «دفاع از خود» جنگ را توجیه میکند، روایت انسانمحور، چهره واقعی این رژیم را آشکار میسازد. مثلا در غزه روایت ماجرای شهید «رشید زیدان» خبرنگار الجزیره که هنگام گزارش زنده هدف قرار گرفت، نمونهای است که با فیلم و صوت منتشر شد و افکار عمومی را علیه رژیم برانگیخت. یا مثلا انتشار ماجرای دختربچهای ۷ ساله در نوار غزه که قبل از بمباران، با گوشی مادرش ویدیویی از آخرین لحظه زندگیاش ضبط کرده بود، بیش از هزار رسانه دنیا را به واکنش واداشت.
همچنین استفاده از رسانههای تصویری و چندرسانهای تصاویر، اینفوگرافیها، ویدیوهای کوتاه، مستندهای میدانی و حضور مؤثر در پلتفرمهایی چون یوتیوب، توییتر، اینستاگرام و تیکتاک، قدرت روایت را چندبرابر میکند. ایران باید مفاهیمی را به کار بگیرد که در گفتمان بینالمللی پذیرفتهشدهاند. مفاهیمی چون: حق دفاع از خود، کودککشی (Child Killing)، جنایت جنگی (War Crimes)، نقض کنوانسیونهای ژنو، آپارتاید (طبق گزارش سازمان ملل علیه اسرائیل) و… .
در این میان اشتباه رایج، استفاده از واژگان صرفاً ایدئولوژیک بدون ترجمه مؤثر بینالمللی مثل «رژیم سفاک کودککش صهیونیستی» است که برای مخاطب غربی صرفاً یک انگ سیاسی محسوب می شود. در مقابل، وقتی همین روایت با کلیدواژههای حقوق بشری بازتعریف شود، کارکرد رسانهای بیشتری دارد.
اصل مهم دیگر استمرار در روایت و پرهیز از واکنشی بودن (Proactive Narrative) است. نباید تنها در پاسخ به حملات رسانهای دشمن روایت تولید کرد، بلکه باید روایتی مداوم، با طرح پیشدستانه و هدفمند از جنگ، مظلومیت و مقاومت ارائه داد.
نقش رسانههای مستقل و آزاد در مقابله با تلاشهایی برای توجیه حمله بر اساس روایتهای نادرست چیست؟
در شرایطی که اسرائیل با حمایت رسانههای غربی تلاش میکند خود را قربانی معرفی کند، رسانههای مستقل نقش حیاتی در افشای حقیقت دارند. نقش مهم رسانههای مستقل می تواند مشروعیتبخشی به روایت مظلوم باشد. رسانههای معتبر جهانی (مانند الجزیره، بیبیسی، نیویورکتایمز، گاردین) هرچند گاه جانبدارند، اما وقتی تصاویر و دادههای دقیق و مستند به آنها داده شود، نمیتوانند بیتفاوت باشند. برای مثال پس از حمله به بیمارستان المعمدانی در غزه (اکتبر ۲۰۲۳)، رسانههایی چون الجزیره و NBC برخلاف ادعای اسرائیل که میگفت “خطای موشکی حماس” بود، گزارشهای مستقلی منتشر کردند که به اثبات عامدانه بودن جنایت انجامید.
علاوه بر آن حضور خبرنگاران مستقل در مناطق جنگی، اعتبار روایت را افزایش میدهد. نباید روایت تنها از سوی رسانههای حکومتی ارائه شود. لذا دعوت از این رسانه ها برای بازدید از مناطق آسیب دیده و شنیدن روایت مردمان مؤثر است.
چگونه میتوان اعتماد جامعه جهانی را حفظ کرد؟
از جمله اقدامات مهمی که می تواند اعتماد جامعه جهانی را حفظ کند شامل؛
- شفافیت و صداقت در ارائه اطلاعات: پنهانکاری، اغراق یا اطلاعات نادقیق سبب از بین رفتن اعتماد میشود.
- همکاری با نهادهای بینالمللی رسانهای: دعوت از ناظران بینالمللی، روزنامهنگاران خارجی و تولید محتوای چندزبانه.
- پاسخگویی به شبهات رسانهای: پاسخ مستدل و فوری به شبهاتی که رسانههای دشمن مطرح میکنند.
نمونه خوبی از این مورد مصاحبه آقای خطیب زاده با بی بی سی جهانی و آقای بقایی با الجزیره و سی ان ان است.
در شرایطی که بیگانگان از فناوریهای نوین برای نشر اطلاعات نادرست استفاده میکنند، چه ابزارها و روشهایی برای شناسایی و مقابله با این نوع جنگهای سایبری وجود دارد؟
راهکار اول؛ رصد و تحلیل دادهها (OSINT – Open Source Intelligence) و استفاده از سامانههای تحلیل متن، تصویر و ویدئو برای تشخیص اطلاعات جعلی است. برای مثال: استفاده از پلتفرمهایی مانند Bellingcat یا Maldita.es برای راستیآزمایی و افشای جعلهای ویدئویی رژیم صهیونیستی نمونه خوبی است.
راهکار دوم؛ افشای deepfakeها و کلیپهای دستکاریشده است چراکه رژیم صهیونیستی بارها از تصاویر تقطیعشده یا جعلشده برای توجیه کشتار کودکان استفاده کرده و تیمهای سایبری باید این موارد را کشف و افشا کنند. برای مثال در اکتبر ۲۰۲۳، ویدیویی جعلی از نیروهای مقاومت در حال شلیک به کودکان منتشر شد که بعدها مشخص شد ویدیو از صحنهای نمایشی بوده و تیمهای راستیآزمایی آن را افشا کردند. الان هم گویا فیلمی که از حضور کماندوها در فردو منتشر کردند که کاملاً ساختگی است.
راهکار سوم؛ واکنش سریع (Rapid response) است و جنگ سایبری نیازمند واکنش فوری است. لذا باید تیمهایی شبانهروزی، اخبار را رصد و پاسخهای مناسب منتشر کنند.
دیپلماسی دیجیتال (Digital Diplomacy) از جمله راهکارهای دیگری برای مقابله با جنگ های سایبری است. به عبارتی؛ استفاده از صفحات رسمی سفارتخانهها، سخنگوها و دیپلماتها در توییتر و لینکدین برای اصلاح سریع اطلاعات نادرست و ساخت روایت صحیح در این شرایط ضرورت دارد.
فقدان رسانه بینالمللی قوی در کشورمان چقدر در تاثیرگذاری روایتمان از جنگ بر افکار عمومی جهان نقش دارد؟
ایران فاقد یک شبکه خبری ۲۴ ساعته معتبر جهانی به زبان انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی و عربی با نفوذ بالا در غرب است. شبکههایی مثل Press TV یا العالم بهدلیل محدودیتها و عدم روزآمدی نتوانستهاند مخاطب جهانی جذب کنند.
در مقابل رژیم صهیونیستی از طریق رسانههایی چون i24News و همکاری با نیویورکتایمز، CNN و BBC توانسته تصویر خود را کنترل کند. در غیاب یک رسانه قدرتمند ایرانی، روایت رسمی ایران بهندرت شنیده میشود.
بنابراین فقدان رسانه بینالمللی قوی موجب ناتوانی در روایتسازی مؤثر از جنایات دشمن، غلبه روایت صهیونیستی در مجامع حقوق بشری غربی، توجیه خشونت اسرائیل با ادعای مقابله با «تروریسم» می شود.
راهکار چیست؟
می توان در کوتاه مدت راهکارهایی را شروع کنیم مثلاً با تأسیس رسانهای بینالمللی با ساختاری مدرن، مستقلنما و چندزبانه مشابه (Russia Today) یا (TRT World) ، سرمایهگذاری بر آموزش خبرنگاران جنگی ایرانیِ مسلط به زبانهای بینالمللی، ایجاد شبکه جهانی از کنشگران رسانهای همدل (activist media network) در کشورهای هدف که ساخت روایت قوی حقیقتمحور، انسانمحور، مستمر و چندرسانهای را شروع کنند.
لذا نقش رسانههای مستقل روایت مشروع، همکاری با خبرنگاران، شفافیت رسانهای، مقابله با جنگ سایبری OSINT، تشخیص جعل، واکنش سریع، دیپلماسی دیجیتال، تأسیس رسانه چندزبانه قدرتمند، جذب مخاطب جهانی از جمله کارهای مهمی است که باید در دستور کار باشد.
به عبارتی ایجاد رسانه چندزبانه با ساختار غیرحکومتی ظاهری اما متصل به محور مقاومت، شبکهسازی با خبرنگاران آزاد، فعالان رسانهای و سلبریتیهای ضدصهیونیست جهان، پلتفرمسازی رسانهای بومی در فضای مجازی جهانی با محتوای کوتاه و بومیسازیشده باید در اولویت قرار گیرد.
ناگفته نماند که در نبرد ایران با رژیم صهیونیستی، سلاح روایت به اندازهی موشک حیاتی است. لذا روایت ایران باید انسانی و مستند باشد، به زبان جهانی بازنویسی شود، توسط رسانههای مستقل بازتاب یابد و با فناوری روز علیه جعل و دروغ مسلح شود.
source