یادداشتی از علی قائم مقامی:

کارشناس مسائل ترکیه نوشت: ترکیه بهتنهایی توانایی نقشآفرینی مستقل و عملی در حل بحران غزه یا اعزام نیروی صلح بدون هماهنگی و تصویب بینالمللی را ندارد.
علی قائم مقامی، کارشناس مسائل ترکیه طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح ابعاد نشست استانبول با محوریت غزه پرداخت که به شرح زیر از نظر میگذرد:
نشست استانبول، که وزرای خارجهٔ ترکیه، اندونزی، پاکستان، قطر، عربستان سعودی، امارات متحدهٔ عربی و اردن در آن شرکت داشتند، تأکید بر آن داشت که باید اسرائیل را برای ادامهٔ آتشبس تحت فشار قرار داد. همچنین اعلام شد که در شرمالشیخ بر سر این آتشبس توافق شده و کمکهای انسانی باید به غزه برسد؛ اما اسرائیل تاکنون بهصورت مداوم این آتشبس را نقض کرده و اجازه نداده کمکهای مردمی به دست مردم غزه برسد.
نباید اجازه داد این نسلکشی در غزه از سر گرفته شود و ادامه یابد؛ چراکه تاکنون بیش از ۲۵۰ نفر از مردم فلسطین در غزه بر اثر نقض این آتشبس توسط اسرائیل جان خود را از دست دادهاند. این در حالیست که اسرائیل تلاش میکند بحران و توطئهای جدید علیه فلسطینیها اجرا کند و باید برای مقابله با آن اقدام شود. بر اساس مستندات موجود، اسرائیل با ادعاها و بهانههای گوناگون این آتشبس را نقض میکند و باید در برابر این رفتار مقابله صورت گیرد که در کنفرانس استانبول هم به آن اشاره شده است.
در همین رابطه اعلام شد که حماس آماده است نوار غزه را به یک هیأت یا کمیتهٔ فلسطینی برای ادارهٔ امور واگذار کند اما این هیأت باید صرفاً فلسطینی باشد. همچنین اشاره شد که با نزدیک شدن زمستان باید هماکنون برای مردم غزه و بازسازی آن اقدامات لازم انجام شود.
دربارهٔ اعزام نیروی نظامی گفته شد که باید نیرویی برای ثباتسازی بینالمللی در شورای امنیت سازمان ملل مطرح و تصویب شود تا جنبهٔ قانونی پیدا کند. شرح وظایف و نحوهٔ تشکیل این نیرو نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. در خصوص اینکه آیا ترکیه نیرو به غزه خواهد فرستاد یا نه، اعلام شده که پس از تعیین شرح وظایف و حدود صلاحیت این نیروی بینالمللی (یعنی همان نیروهای حافظِ صلح بینالمللی) کشورها از جمله ترکیه بر اساس اصول و سیاستهای خود در این کمیتهٔ نظامی شرکت خواهند کرد. ترکیه اعلام کرده از هر لحاظ آمادهٔ تأمین و حفظ صلح بوده و حاضر است مسئولیتهای سنگین را بر عهده گیرد که البته این موارد در اظهارات هاکان فیدان مورد اشاره قرار گرفته است.
در این میان چند نکته مهم وجود دارد. اولین نکته این است که کشورهایی مانند امارات متحدهٔ عربی، اردن و قطر روابط گستردهای با آمریکا و اسرائیل دارند و وابستگی آنها به سیاستهای غربی قابل توجه است. دوم اینکه نیروی نظامی پیشنهادی برای حفظ صلح در غزه احتمالاً تحت کنترل و نظارت نهادها یا بازیگران بینالمللی خواهد بود که نفوذ آمریکایی و اسرائیلی در آنها قوی است. سوم اینکه مسأله ادارهٔ نوار غزه و خلع سلاح، از جمله طرحهایی است که برخی آن را نزدیک به پیشنویسهایی میدانند که بیشتر در جهت حفاظت از منافع اسرائیل تنظیم شدهاند و کمتر بر منافع و حقوق سیاسی مردم فلسطین تأکید دارند.
همچنین اشاره شد که طرح دودولتی که ترکیه از آن حمایت میکند، از یک سو به مشروعیت دادن به اسرائیل کمک میکند و از سوی دیگر، در عمل، بیش از ۹۰ درصد خاک فلسطین در اشغال باقی میماند؛ بنابراین برخی این طرحها را شکلی و بدون ضمانت اجرایی مؤثر میدانند. همچنین در پیشنویسهای مورد بحث، کمتر از حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین یا تشکیل دولت مستقل فلسطینی سخن گفته شده و تأکید اصلی بر حفظ امنیت اسرائیل است.
واقعیت این است که نه تنها در مواضع ایالات متحده، بلکه در مابقی مواضع حفظ امنیت اسرائیل در منطقه ضروری دانسته شده و خواستار خلعسلاح تمام گروههای مسلح فلسطینی از جمله حماس، جهاد اسلامی و دیگر تشکلها شدهاند و حتی بر لزوم خلعسلاح حتی در کنار نوار غزه تأکید شده است. بهطور کلی باید نشست استانبول را جلسهای تشریفاتی و بینتیجه توصیف کرد؛ چراکه ترکیه بهتنهایی توانایی نقشآفرینی مستقل و عملی در حل بحران غزه یا اعزام نیروی صلح بدون هماهنگی و تصویب بینالمللی را ندارد.
انتهای پیام/
source

